سوزمه

لغت نامه دهخدا

سوزمه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) ماست کیسه ای و آن ماستی باشد که در کیسه کنند و می آویزند تا آبش بچکد.( یادداشت بخط مؤلف ): مصاله ؛ آب که از سوزمه یعنی ماست بیرون تراود. ( منتهی الارب ). رجوع به سوزم شود.

فرهنگ فارسی

ماست کیسه و آن ماستی باشد که در کیسه کنند و میاویزند تا آبش بچکد آب که از سوزمه یعنی ماست بیرون تراود

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ لغت ترکی به فارسی شاهمرسی
واژه ی سوز مق در این کتاب فرهنگ لغت ترکی به فارسی شاهمرسی نبوده بنده یه صفحه همین طور قرار می دهم.
سوزمهسوزمهسوزمه
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی سوزمه از ریشه ی واژه ی سوزن و مه فارسی هست.
منبع. عکس فرهنگ واژه های اوستا
لینک کتاب پایین قرار می دهم دوستان بروند ببینید سوزن و مه در کتاب هست.
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

سوزمهسوزمهسوزمهسوزمهسوزمه
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
سوزمه واژه ای تورکی است که از کار واژه سوزمق به چم پالودن و آبگیری کردن گرفته شده ریشه آن سوز بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ریخت سوزمه و به چم چکیده در می اید و در پارسی به همین ریخت و به چم ماست چکیده بکار می رود در واژه نامه شاهمرسی هم تورکی گفته شده است

بپرس