سوزانی

لغت نامه دهخدا

سوزانی. ( حامص ) گرمی. حرارت. ( ناظم الاطباء ) : و سبب آن رطوبتی بسیار و تباه باشد، تباهئی بی سوزانی و تیزی.( ذخیره خوارزمشاهی ). اگر آماس لبها صفرایی باشد...سوزانی و خلیدن بیشتر باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

گرمی و حرارت اگر آماس لبها صفرایی باشد سوزانی و خلیدن بیشتر باشد

مترادف ها

acridity (اسم)
سوزانی

torridity (اسم)
سوزانی، داغی

پیشنهاد کاربران

بپرس