سوراخ دار. ( نف مرکب ) رخنه دار و دارای منفذ و ثقبه. هر چیز که دارای ثقبه های بسیار بود و هر چیز کرم خورده. ( ناظم الاطباء ).
perforated (صفت)سفته، سوراخ سوراخ، سوراخ دار، سوراخ شدهdrilled (صفت)سوراخ سوراخ، سوراخ دارleaky (صفت)سوراخ دار، چکه کن، رخنه دار، نشست کننده