سورا، ژُرْژ (۱۸۵۹ـ۱۸۹۱)(Seurat, Georges)
تابلوی بعدازظهر یکشنبه در جزیره لاگراندژات
تابلوی بعدازظهر یکشنبه در جزیره لاگراندژات
نقاش فرانسوی. از پست امپرسیونیست های برجسته بود، و همراه با پل سینیاک روش پوانتیلیسم (رنگ گذاری به صورت نقطه های ریز به جای لکه های بزرگ) را پدید آوردند. بعد از ظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات (۱۸۸۶؛ مؤسسۀ هنری، شیکاگو) از پرآوازه ترین تابلو های اوست. سورا در شانزده سالگی تحصیل در مدرسۀ عالی هنرهای زیبا (بوزار) را آغاز کرد. از آثار دُلاکروا و پیِرو دِلا فرانچسکا به دقت اتود برداشت، و دیوارنگاره های دُلاکروا در کلیسای سن سولپیس، او را به اهمیت رنگ واقف ساخت، و در گرایش پیِرو دلا فرانچسکا به زیبایی صوری و هندسی سهیم شد. اگرچه شیفتۀ طرز استفادۀ امپرسیونیستها از رنگ بود، بی اعتنایی آنان به فرم را مردود شمرد، و کوشید هنر کاملاً منتظمی برپایۀ اصول علمی پدید آوَرَد. پوانتیلیسمِ سورا از پژوهش های علمی در زمینۀ درک رنگ، مایه می گرفت. پردۀ آب تنی کنندگان در آن یر (۱۸۸۴؛ نگارخانۀ ملی لندن) از نخستین دستاوردهای مهم شیوۀ جدید نقاشی او بود که در آن جلوۀ جوّنمایی امپرسیونیسم، و استحکام جدید فرم و ترکیب بندی درهم آمیخته اند. سورا در طراحی هم بسیار مهارت داشت؛ طراحی هایش با مداد کنته روی کاغذ زبر، سرشار از سایه روشنی نظرگیرند. سورا در دورۀ تحصیل، همراه با سینیاک، به نظریه های علمی مختلف دربارۀ رنگ علاقه مند شد؛ به ویژه نظریۀ «تأثیرپذیری آنی رنگ های مجاور»، و تأثیر رنگ های مکمل از یکدیگر، که میشل اوژن شِورول مطرح کرد. سورا توانست ایجاد جلوه های نورانی و تأثیر آن بر سطوح مختلف را از دامنۀ فعل و انفعال تازه ای برخوردار سازد. او روش موسوم به پوانتیلیسم (یا دیویزیونیسم) را که گذاشتن سه دسته رنگ مکمل (قرمز و سبز، آبی و نارنجی، و بنفش و زرد) به صورت نقطه های ریز مجزا بر روی بوم است، نخستین بار به طور اسلوب مند در پردۀ بعدازظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات به کار گرفت؛ این اثر نتیجۀ نهایی انبوهی از طرح های مدادی و رنگ روغنی اش بود. سورا، پوانتیلیسم را در بسیاری از دیگر آثارش نیز به کار برد، ازجمله در منظره هایی همچونپلِ کوربُووا که رنگ گذاری منکسر آن به تعبیر دوست منتقد او، فلیکس فنئون، «نئوامپرسیونیستی» نامیده شد، هرچند که ترکیب بندیِ هندسی منظم و کاملاً سنجیده ای داشت. پس از به تصویرکشیدن مناظر شهری و صنعتی، و چشم اندازهایی از رود سنو ساحل نورماندی، آثار بانشاطی از شهرهای بزرگ پدید آورد که در آن ها رویارویی سادۀ امتدادهای افقی و عمودی مناظر، جای خود را به هندسه ای جاندارتر بخشید که بیانگر حرکت بود، چنان که در پردۀ لوشایو سیرکمشهود است.
تابلوی بعدازظهر یکشنبه در جزیره لاگراندژات
تابلوی بعدازظهر یکشنبه در جزیره لاگراندژات
نقاش فرانسوی. از پست امپرسیونیست های برجسته بود، و همراه با پل سینیاک روش پوانتیلیسم (رنگ گذاری به صورت نقطه های ریز به جای لکه های بزرگ) را پدید آوردند. بعد از ظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات (۱۸۸۶؛ مؤسسۀ هنری، شیکاگو) از پرآوازه ترین تابلو های اوست. سورا در شانزده سالگی تحصیل در مدرسۀ عالی هنرهای زیبا (بوزار) را آغاز کرد. از آثار دُلاکروا و پیِرو دِلا فرانچسکا به دقت اتود برداشت، و دیوارنگاره های دُلاکروا در کلیسای سن سولپیس، او را به اهمیت رنگ واقف ساخت، و در گرایش پیِرو دلا فرانچسکا به زیبایی صوری و هندسی سهیم شد. اگرچه شیفتۀ طرز استفادۀ امپرسیونیستها از رنگ بود، بی اعتنایی آنان به فرم را مردود شمرد، و کوشید هنر کاملاً منتظمی برپایۀ اصول علمی پدید آوَرَد. پوانتیلیسمِ سورا از پژوهش های علمی در زمینۀ درک رنگ، مایه می گرفت. پردۀ آب تنی کنندگان در آن یر (۱۸۸۴؛ نگارخانۀ ملی لندن) از نخستین دستاوردهای مهم شیوۀ جدید نقاشی او بود که در آن جلوۀ جوّنمایی امپرسیونیسم، و استحکام جدید فرم و ترکیب بندی درهم آمیخته اند. سورا در طراحی هم بسیار مهارت داشت؛ طراحی هایش با مداد کنته روی کاغذ زبر، سرشار از سایه روشنی نظرگیرند. سورا در دورۀ تحصیل، همراه با سینیاک، به نظریه های علمی مختلف دربارۀ رنگ علاقه مند شد؛ به ویژه نظریۀ «تأثیرپذیری آنی رنگ های مجاور»، و تأثیر رنگ های مکمل از یکدیگر، که میشل اوژن شِورول مطرح کرد. سورا توانست ایجاد جلوه های نورانی و تأثیر آن بر سطوح مختلف را از دامنۀ فعل و انفعال تازه ای برخوردار سازد. او روش موسوم به پوانتیلیسم (یا دیویزیونیسم) را که گذاشتن سه دسته رنگ مکمل (قرمز و سبز، آبی و نارنجی، و بنفش و زرد) به صورت نقطه های ریز مجزا بر روی بوم است، نخستین بار به طور اسلوب مند در پردۀ بعدازظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات به کار گرفت؛ این اثر نتیجۀ نهایی انبوهی از طرح های مدادی و رنگ روغنی اش بود. سورا، پوانتیلیسم را در بسیاری از دیگر آثارش نیز به کار برد، ازجمله در منظره هایی همچونپلِ کوربُووا که رنگ گذاری منکسر آن به تعبیر دوست منتقد او، فلیکس فنئون، «نئوامپرسیونیستی» نامیده شد، هرچند که ترکیب بندیِ هندسی منظم و کاملاً سنجیده ای داشت. پس از به تصویرکشیدن مناظر شهری و صنعتی، و چشم اندازهایی از رود سنو ساحل نورماندی، آثار بانشاطی از شهرهای بزرگ پدید آورد که در آن ها رویارویی سادۀ امتدادهای افقی و عمودی مناظر، جای خود را به هندسه ای جاندارتر بخشید که بیانگر حرکت بود، چنان که در پردۀ لوشایو سیرکمشهود است.
wikijoo: سورا،_ژرژ_(۱۸۵۹ـ۱۸۹۱)