سور زدن

لغت نامه دهخدا

سور زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) بمهمانی رفتن. سور خوردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) به مهمانی رفتن سور خوردن .

مترادف ها

junket (فعل)
خوش گذرانی کردن، سور زدن، سفر تفریحی کردن

فارسی به عربی

حلوی

پیشنهاد کاربران

بپرس