سودازده با قمر نسازد
صفرازده را شکر نسازد.
نظامی.
سودازده ای کز همه عالم بتو پیوست دل نیک بدادت که دل از وی بگسستی.
سعدی.
فتنه شاهد سودازده باغ و بهارعاشق نغمه مرغان سحر بازآمد.
سعدی.
روزگاریست که سودازده روی توام خوابگه نیست بجز خاک سر کوی توام.
سعدی.
در سنبلش آویختم از روی نیازگفتم من سودازده را کار بساز.
حافظ.
تابود نسخه عطری دل سودازده رااز خط غالیه سای تو سوادی طلبیم.
حافظ.
تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده ست دل سودازده از غصه دو نیم افتاده ست.
حافظ.