سوداخانه. [ س َ / سُو ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) سوداکده. ( آنندراج ). جای سودا : مصر دل را کاروان عشق سوداخانه یافت کز بتان هر ساعت آنجا یوسفی دربار داشت.خواجه آصفی ( از آنندراج ).