سودا گره شدن. [ س َ / سُو گ ِ رِه ْ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) در توقف افتادن معامله. ( بهارعجم ) ( آنندراج ) : بگشای متاع رخ و بفروش نگاهی سودا چو گره گشت خریدار کشدرنج.میرالهی ( از آنندراج ).