سود داشتن
مترادف سود داشتن: سودمندبودن، مفید بودن ، پربهره بودن، سودآور بودن، استفاده کردن، سود بردن
متضاد سود داشتن: مضر بودن، زیان کردن
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
سود داشتن ؛ نفع دادن :
صفرای مرا سود ندارد ملکا
درد سر من کجا نشاند علکا.
ابوالمؤید.
کیست کش وصل تو ندارد سود
کیست کش فرقت تو نگزاید.
دقیقی.
گویند چون شب خسوف ماه جو توان کاشت جو بکارند و نان وی دیوانگان را دهند سود دارد. ( نوروزنامه ) . و بابونه و اکلیل الملک اندر آب ریختن و سر ببخار آن داشتن سود دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ) .
... [مشاهده متن کامل]
صفرای مرا سود ندارد ملکا
درد سر من کجا نشاند علکا.
ابوالمؤید.
کیست کش وصل تو ندارد سود
کیست کش فرقت تو نگزاید.
دقیقی.
گویند چون شب خسوف ماه جو توان کاشت جو بکارند و نان وی دیوانگان را دهند سود دارد. ( نوروزنامه ) . و بابونه و اکلیل الملک اندر آب ریختن و سر ببخار آن داشتن سود دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ) .
... [مشاهده متن کامل]
دل عالمی بسوزی چو عِذار برفُروزی
تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا
حافظ
تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا
حافظ
صرف کردن