سوخته زار
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
وقتی ازخانواده ای کودکی می مرده میگفته انداین کودک سوخت وزاری براومیکرده اندوبعدوالدین به دعامی پرداخته اندویا مرادشان راازامام زاده ای میخواسته اند - درمنطقه ماکوهدشت لرستان شاهزاده احمددرکویرکه به مراددهنده
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
معروف است - بعدازکودک سوخت شده فرزندبه دنیاآمده را - سوخته زار - مینامیده اند. وچون مرادشان حاصل میشده میگفته اندفرزندمان - مرادی شاهزاده است. اینجانب که55سال دارم هنوزمیگویند - سوخته زارم - ونیزمیگویند - مراد - است
نامی که بر روی مردان میگذارند
این نام بین لرها رواج داشته است و معنی ماتم وعزای بزرگ را می دهد
این نام بین لرها رواج داشته است و معنی ماتم وعزای بزرگ را می دهد
شیخ سوخته زار
یکی از طوایف حاجیوند ایل میوند بختیاری میباشد
طایفه شیخ سوخته زار حاجیوند
شامل: تیره های ( بارونی، شعبانی، برخورداری، محمدجانی، شهبازی ) و بهزادی ، گگمدی ، مومنعلی . . .
میباشد
یکی از طوایف حاجیوند ایل میوند بختیاری میباشد
طایفه شیخ سوخته زار حاجیوند
شامل: تیره های ( بارونی، شعبانی، برخورداری، محمدجانی، شهبازی ) و بهزادی ، گگمدی ، مومنعلی . . .
میباشد
صحرای سبزی که سوخته شده