سوخت شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) از میان شدن طلبی بعلت افلاس یا فرار مدیون و امثال آن. از میان بشدن وامی برای ورشکستگی مدیون و جز آن. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به سوخت شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) از بین رفتن نابود شدن یا سوخت شدن مطلب . پرداخت نشدن طلب .