سوخ

/sux/

لغت نامه دهخدا

سوخ. ( اِ ) پیاز است و به عربی بصل خوانند. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( اوبهی ) ( فرهنگ رشیدی ) :
می نیابم نان خشک و سوخ شب
تو همه حلوا کنی در شب طلب.
کسایی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پیاز بصل . ۲ - پیازی که زیر زمین است مانند پیاز نرگس .

فرهنگ عمید

۱. پیاز.
۲. پیازی که زیر زمین در ریشۀ گیاه تشکیل می شود و اگر آن را سال دیگر زیر خاک کنند گیاه از آن می روید، مثل پیاز نرگس و برخی گیا هان دیگر: من نیابم نان خشک و سوخ شب / تو همه حلوا کنی در شب طلب (کسائی: لغت نامه: سوخ ).

فرهنگستان زبان و ادب

{bulb} [کشاورزی- علوم باغبانی] اندام اختصاصی شدۀ زیرزمینی و اغلب پوشیده از فلس های ضخیم گوشتی که دربرگیرندۀ محور ساقه ای کوتاه و گوشتی و به طور معمول عمودی باشد متـ . پیاز

دانشنامه آزاد فارسی

سوخ (corm)
ساقۀ کوتاه و متورم زیرزمینی. با برگ های فلسی محافظتی احاطه شده است. نمونۀ آن در گیاهان جنس زعفران Crocus دیده می شود. این اندام محل ذخیرۀ موادغذایی و وسیله ای برای تولیدمثل رویشی است و گیاه با کمک آن می تواند فصل نامساعد را بگذراند. در طول سال، با مصرف ذخایر موادغذایی، برای تولید شاخه های برگ دار و گل از جوانه های جانبی، سوخ تحلیل می رود. در مرحلۀ بعد، در قاعدۀ این شاخه ها و در بالای سوخ قدیمی چندین سوخ جدید تشکیل می شود.

پیشنهاد کاربران

در ترکی سوخوم به معنای فرو کردن، داخل کردن. . میباشد
کردن به یکی
سَخوم عربی هست به یک نوع شبیه اصتلاح فارسی که سر سفره میگیم کوف کن بخور اینم اینجوری بکار میره بیشتر به موقعی به کار میره از یکی حرست بگیره بهش چیزیا بدی نخوره بجای که بگی کوف کن بگی سُوخوم دیگه بیشتر
...
[مشاهده متن کامل]
توی عربی میاد سوخوم گفت یا سَخوم معنی فرو کن میده ولی نمیگن بیشتر سر چیزی خوردن میگن که کلمه زشتیه همچون که میگن کوف کن دیگه

سوخ یعنی بکن توش
سوخماق در ترکی یعنی فرو کردن درون یک شخص یک چیز

سوخ یا سوخوم یا سوخیدن یا سوخاخ یا سوخون یا من سوخوم سوخماسوز به معنی فرو کردن به بماند است
به معنای فرو کردن چیزیداخل چیزی دیگر
سوخماق یا سوخیدن به معنی فروکردن درون کسی است به زبان میانه ای وطارمی
در ترکی قشقایی به معنی چلاندن ( هنگام لباس شستن و آب میوه گرفتن و. . . ) می باشد .
"سوخ" در زبان ترکی به معنای "فروکن" میباشد.
سوخ به معنی فرو بردن، مثلا میخ را در دیوار فرو بردن، دستها را در آب سرد فروبردن،
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس