سوته دلان

دانشنامه آزاد فارسی

سوتِه دِلان
فیلمی ساختۀ علی حاتمی در ۱۳۵۵ش. زبان یا گفت وگو در فیلم های حاتمی نقشِ ساختاری دارد، و جزو بدنۀ اصلیِ داستانِ فیلم های اوست، و همان نقش یا کارکردی را دارد که تصویر بایستی داشته باشد. این ویژگی در سوته دلان، نسبت به سایر فیلم های پیشین او، کاملاً ممتاز و نظرگیر است. یکی از ویژگی های زبان در سوته دلان استفاده از مثل ها، افسانه ها و حکایت های عامیانه است، و حاتمی در مقام فیلم نامه نویس و کارگردان روایت خود را به زبانی ساده و گاه به تأسی از زبان نقالان و سخنوران بیان کرده است. بهروز وثوقی در این فیلم نقش «مجید دو کله» را با تسلط و تبحر بازی می کند. حاتمی برای آن که گریم او خوب از کار دربیاید از چهره پرداز ایتالیایی به نامِ اُتللو فاوا دعوت کرد تا کله ای مصنوعی برای وثوقی بسازد.

پیشنهاد کاربران

سوته دِلان فیلمی ایرانی محصول ۱۳۵۶ خورشیدی و به کارگردانی و نویسندگی علی حاتمی، تهیه کنندگی علی عباسی و بازی بهروز وثوقی است. سوته دلان فیلمی رنگی ( ایستمن کالر ) و ۳۵ میلی متری است.
موضوع این فیلم داستان یک خانواده قدیمی تهران را بیان می کند که در آن جمشید مشایخی به عنوان برادر بزرگ خانواده سرپرستی خانواده را بر عهده دارد و بهروز وثوقی برادر کوچک تر که دچار اختلالات ذهنی است نیز در این خانواده زندگی می کند او مورد عنایت برادر بزرگتر خود است.
...
[مشاهده متن کامل]

این فیلم مانند سایر فیلم های علی حاتمی بر مبنای موضوعات اخلاقی است و سعی در اصلاح نگرش های غلط جامعه ایران در زمینه های مختلف اخلاقی دارد. به عنوان مثال برادر بزرگتر ( حبیب ) در این فیلم، شخصی درستکار و از خود گذشته است، اما در این خصوصیات طریق افراط را در پیش گرفته و آنقدر به برادر کوچکتر خود ( مجید ) پرداخته که دیگران را از یاد برده است و حتی در طول فیلم دیده می شود که اینهمه توجه او به مجید به ضرر مجید تمام می شود. زمانی حبیب متوجه افراط و تفریط خود می شود که کار از کار گذشته است.
این فیلم در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان ماهنامه سینمایی فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران انتخاب شده است.
حبیب آقا ظروفچی ( جمشید مشایخی ) ، کاسب خوش نامی است که در پیرانه سری ازدواج نکرده و زندگی اش را وقف مادر ( رقیه چهره آزاد ) و برادر ناتنی اش مجید ( بهروز وثوقی ) کرده است. برادر دیگرش کریم ( سعید نیکپور ) که پرنده باز است با همسرش زینت سادات ( آتش خیر ) و فروغ الزمان ( فخری خوروش ) که سال هاست به پای حبیب آقا نشسته با آن ها زندگی می کند. مجید که عقل سالمی ندارد و در مغازه حبیب آقا کار می کند و ظروف کرایه را به مجلس عزا و شادمانی می برد دل باخته دختری است که عکس اش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است. حبیب آقا به امید شفا یافتن او را به امامزاده داوود می برد.
چندی بعد مجید از نو به یک بلیط فروش سینما دل می بندد و از خانه گریزان می شود. حبیب آقا او را می یابد و به توصیه یکی از اقوام دارو فروش ( اکبر مشکین ) تصمیم می گیرد زنی را در کنار او بگمارد تا شاید در بهبود وضع روحی مجید مؤثر واقع شود.
حبیب آقا به واسطه همان دوست دوا فروشش و شخصی موسوم به دکتر ( جهانگیر فروهر ) که پااندازی می کند، زنی خودفروش به نام اقدس ( شهره آغداشلو ) را در ظاهر زنی نجیب به خانه می آورد و مجید و اقدس مهر یکدیگر را به دل می گیرند و به رغم مخالفت حبیب آقا، ازدواج و در خانه ای دورافتاده زندگی می کنند. مجید از زبان حبیب آقا از گذشته اقدس مطلع و حالش وخیم می شود، و از حبیب آقا می خواهد که او را به امامزاده برساند اما در میانه راه می میرد. آخرین دیالوگ فیلم را حبیب برادر بزرگ در حالیکه دست در دستان مجید دارد میگوید: ( همه ی عمر دیر رسیدیم. )

سوته دلان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سوته‌دلان
آزاد از هیچ و زخم خورده بود گفتم ببینم از تو رویی چه ای دل ، سوخته ای
درسته ، درشمال کشوراغلب لحجه ها به سوخته میگویند بّسوتِه
کلمات پارسی وقتی کدگشایی میشود لذت دو چندان نصیب مخاطب میشود خیلی جالب بود لذت بردم
دل سوختگان
جمع واژه ی سوته دل به معنای سوخته دل است

بپرس