سوتام

لغت نامه دهخدا

سوتام. ( ص ) هر چیز کم و اندک و به عربی قلیل خوانند و بزبان طوسی به معنی کوچک و اندک و ناقص آمده است. ( برهان ). سخت اندک. ( از فرهنگ رشیدی ) :
آنچه کرده ست زآنچه خواهد کرد
سختم اندک نماید و سوتام.
فرخی.
با گور و آهو که شه گرفته ست
باشد شمار نبات سوتام.
فرخی.
ز رنجی در فزونی گشته دستام
در صبر و جدایی گشته سوتام.
( ویس و رامین ).
از سخا سوتام باشد نام گنجی نزد تو
وز کرم نزد تو باشد مدحت سوتام تام.
قطران.
بس بی خطر و خوار کام یابی
زین جای بی آرام و سوتام.
ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

۱ - کم اندک قلیل . ۲ - ناقص .

فرهنگ معین

(سُ ) (ص . ) چیز کم و اندک .

فرهنگ عمید

۱. کم، اندک: آنچه کرده ست و آنچه خواهد کرد / سختم اندک نماید و سوتام (فرخی: ۲۲۹ ).
۲. کوچک.
۳. ناقص.

پیشنهاد کاربران

بپرس