سوانح

/savAneh/

مترادف سوانح: اتفاقات، بلایا، حوادث، پیش آمدها، مصایب، وقایع، سانحه ها، سانح ها

برابر پارسی: رویدادهای بد

لغت نامه دهخدا

سوانح. [ س َ ن ِ ] ( ع اِ ) عبارت است از احوالات و رویدادها. مگر اکثر استعمال این لفظ در رویدادهای متوحش و ناپسندیده باشد. ج ِ سانحه. ( از غیاث اللغات ). اتفاقات. حوادث. اتفاقات ناگهانی و هر حادثه که ناگهانی روی دهد. رویدادهای متوحش و ناپسندیده. ( ناظم الاطباء ) : در عوارض حاجات و سوانح مهمات... ( ترجمه تاریخ یمینی ). و دیگر چون عرصه ملک ایشان عریض و بسیط شد و سوانح مهمات نازل. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

جمع سانح
( اسم ) جمع سانحه ۱ - اتفاقات ناگهانی . ۲ - حوادث اتفاقات .

فرهنگ معین

(سَ نِ ) [ ع . ] (اِ. ) اتفاقات . جِ سانحه .

فرهنگ عمید

= سانحه

پیشنهاد کاربران

بپرس