[ویکی نور] سوانح عمر، اثر شمس الدین رشدیه فرزند مرحوم حاج میرزا حسن رشدیه است که به زبان فارسی پیرامون زندگانی پدرش و خدماتی که ایشان در ساختن مدرسه و تألیفات مختلفی که از خود به جای گذاشته اند، نوشته است.
کتاب حاضر در 12 فصل، یک مقدمه و یک فهرست می باشد. فصل اول از طفولیت رشدیه تا فصل پایانی از کودتای محمدعلی شاه ادامه پیدا کرده است.
مؤلف انگیزه خود از نوشتن این کتاب چنین بیان می کند.
روزی متصدیان رادیو در برنامه «خدمت گزاران و بزرگان کشور»، گفتاری به عنوان «بنیانگذار فرهنگ نوین و تربیت جدید در ایران»، شرح حال پدرم را پخش می کرد.
گذشته از اشتباهاتی که در بیان مطلب شده بود، نام پدرم را میرزا حسن خان ذکر کرد، در صورتی که تمام عمر معمم و چند صباحی مکلا به کلاه پهلوی، و باز تا آخر حیات معمم و حاج میرزا حسن رشدیه معروف بود.
کتاب حاضر در 12 فصل، یک مقدمه و یک فهرست می باشد. فصل اول از طفولیت رشدیه تا فصل پایانی از کودتای محمدعلی شاه ادامه پیدا کرده است.
مؤلف انگیزه خود از نوشتن این کتاب چنین بیان می کند.
روزی متصدیان رادیو در برنامه «خدمت گزاران و بزرگان کشور»، گفتاری به عنوان «بنیانگذار فرهنگ نوین و تربیت جدید در ایران»، شرح حال پدرم را پخش می کرد.
گذشته از اشتباهاتی که در بیان مطلب شده بود، نام پدرم را میرزا حسن خان ذکر کرد، در صورتی که تمام عمر معمم و چند صباحی مکلا به کلاه پهلوی، و باز تا آخر حیات معمم و حاج میرزا حسن رشدیه معروف بود.
wikinoor: سوانح_عمر
[ویکی فقه] سوانح عمر (کتاب). سوانح عمر، اثر شمس الدین رشدیه فرزند مرحوم حاج میرزا حسن رشدیه است که به زبان فارسی پیرامون زندگانی پدرش و خدماتی که ایشان در ساختن مدرسه و تالیفات مختلفی که از خود به جای گذاشته اند، نوشته است.
کتاب حاضر در ۱۲ فصل، یک مقدمه و یک فهرست می باشد. فصل اول از طفولیت رشدیه تا فصل پایانی از کودتای محمدعلی شاه ادامه پیدا کرده است.
انگیزه تالیف
مولف انگیزه خود از نوشتن این کتاب چنین بیان می کند.روزی متصدیان رادیو در برنامه «خدمت گزاران و بزرگان کشور»، گفتاری به عنوان «بنیانگذار فرهنگ نوین و تربیت جدید در ایران»، شرح حال پدرم را پخش می کرد.گذشته از اشتباهاتی که در بیان مطلب شده بود، نام پدرم را میرزا حسن خان ذکر کرد، در صورتی که تمام عمر معمم و چند صباحی مکلا به کلاه پهلوی، و باز تا آخر حیات معمم و حاج میرزا حسن رشدیه معروف بود.بالاخره مقتضی چنین دیدم، شرح خدمات و زحمات پدرم را در این راه از یادداشت های آن شادروان و آن چه خود دیده یا از حضرتش شنیده بودم، دفتری تهیه و تقدیم حضور مشتاقان کنم. باشد که در صحیفه ایام این اقدام من هم خدمت فرهنگی به قلم آید.
گزارش محتوا
در سال ۱۳۰۰ هجری حاج میرزا حسن رشدیه تبریزی، پس از طی دوره دو ساله تهیه معلم دار المعلمین بیروت برای استفاده از سازمان و تشکیلات روسیه در تحت حمایت و سرپرستی برادر مادریش حاج آخوند مقیم ایروان، اولین مدرسه ایرانی را در ایروان تاسیس و تا پنج سال دایر داشت. در سال ۱۳۰۵ ق به دامن مادر وطن گراییده، به میمنت و مبارکی اولین مدرسه را در تبریز تاسیس و تا ده سال مقیم آن جا بود؛ و نه بار مدرسه گشود و دستخوش حوادث شده است. در سال ۱۳۱۵ به کوشش شادروان حاج میرزا علی خان امین الدوله به امر پادشاه وقت به تهران احضار شده، اولین مدرسه را در پایتخت به نام «رشدیه» به گشود. و به دنبال او نیک اندیشان و امنای مدرسه رشدیه و سایر خدمت گزاران مدرسه ها تاسیس کرده، روز به روز به رونق بازار علم و ادب افزودند.
← فصل اول
...
کتاب حاضر در ۱۲ فصل، یک مقدمه و یک فهرست می باشد. فصل اول از طفولیت رشدیه تا فصل پایانی از کودتای محمدعلی شاه ادامه پیدا کرده است.
انگیزه تالیف
مولف انگیزه خود از نوشتن این کتاب چنین بیان می کند.روزی متصدیان رادیو در برنامه «خدمت گزاران و بزرگان کشور»، گفتاری به عنوان «بنیانگذار فرهنگ نوین و تربیت جدید در ایران»، شرح حال پدرم را پخش می کرد.گذشته از اشتباهاتی که در بیان مطلب شده بود، نام پدرم را میرزا حسن خان ذکر کرد، در صورتی که تمام عمر معمم و چند صباحی مکلا به کلاه پهلوی، و باز تا آخر حیات معمم و حاج میرزا حسن رشدیه معروف بود.بالاخره مقتضی چنین دیدم، شرح خدمات و زحمات پدرم را در این راه از یادداشت های آن شادروان و آن چه خود دیده یا از حضرتش شنیده بودم، دفتری تهیه و تقدیم حضور مشتاقان کنم. باشد که در صحیفه ایام این اقدام من هم خدمت فرهنگی به قلم آید.
گزارش محتوا
در سال ۱۳۰۰ هجری حاج میرزا حسن رشدیه تبریزی، پس از طی دوره دو ساله تهیه معلم دار المعلمین بیروت برای استفاده از سازمان و تشکیلات روسیه در تحت حمایت و سرپرستی برادر مادریش حاج آخوند مقیم ایروان، اولین مدرسه ایرانی را در ایروان تاسیس و تا پنج سال دایر داشت. در سال ۱۳۰۵ ق به دامن مادر وطن گراییده، به میمنت و مبارکی اولین مدرسه را در تبریز تاسیس و تا ده سال مقیم آن جا بود؛ و نه بار مدرسه گشود و دستخوش حوادث شده است. در سال ۱۳۱۵ به کوشش شادروان حاج میرزا علی خان امین الدوله به امر پادشاه وقت به تهران احضار شده، اولین مدرسه را در پایتخت به نام «رشدیه» به گشود. و به دنبال او نیک اندیشان و امنای مدرسه رشدیه و سایر خدمت گزاران مدرسه ها تاسیس کرده، روز به روز به رونق بازار علم و ادب افزودند.
← فصل اول
...
wikifeqh: سوانح_عمر_(کتاب)