سواد زدودن. [ س َ زِ / زُ دو دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از دور کردن سیاهی. ( آنندراج ) : بزدود سواد کفر ز ایام بر هند نشاند نور اسلام.شیخ ابوالفیض فیاض ( از آنندراج ).