سواد روشن کردن

لغت نامه دهخدا

سواد روشن کردن. [ س َ رَ /رو ش َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ملکه نوشت و خواند بهم رسانیدن. ( غیاث ). مرادف سواد تند کردن. ( آنندراج ). ملکه خواندن و نوشتن بهم رسانیدن. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ملکه نوشت و خواند بهم رسانیدن مرادف سواد تند کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس