سو تفاهم


برابر پارسی: بد شناسی

مترادف ها

embroglio (اسم)
پیچ، گیر، موضوع غامض، سوتفاهم

پیشنهاد کاربران

سوِتَفاهُم: برداشتِ اشتباه، برداشتِ نادرست، بدانگاری، بدپنداری، کژپنداری
بد پندار .
فکر نامطمئن
بد فهمی، متوجه منظور یکدیگر نشدن، تعبیر نادرست از قصد و نیت کسی، نفهمیدن قصد و منظور یکدیگر، تصوری نادرست از منظور طرف مقابل
کژدریافت، کژپندار
کژدریافت

بپرس