سهی سروش از خم کمان دار شد
تهی گنجش از در گران بار شد.
اسدی.
ای سهی سرو ندانم چه اثر ماند از توتونماندی و در آفاق خبر ماند از تو.
خاقانی.
سحرگه آن سهی سروان سرمست بدان مشکین چمن خواهند پیوست.
نظامی.
بر شاپور شد بی صبر و سامان بقامت چون سهی سروی خرامان.
نظامی.