سهود

لغت نامه دهخدا

سهود. [ س ُ ] ( ع اِمص ) بیداری. ( ناظم الاطباء ).

سهود. [ س َ ] ( ع ص ) نوجوان تازه بدن یا درازبالای توانا. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران