سهمیه یهودی سهمیه نژادی تبعیض آمیزی بود که برای محدود کردن یا جلوگیری از دسترسی یهودیان به موسسات گوناگون طراحی شده بود. چنین سهمیه هایی در سده های ۱۹ و ۲۰ میلادی در کشورهای پیشرفته به طور گسترده ای گسترش یافته و در آموزش عالی اغلب در دانشگاه های معتبر وجود داشتند.
... [مشاهده متن کامل]
چند دانشگاه کانادایی، به ویژه دانشگاه مک گیل، دانشگاه مونترآل و دانشگاه تورنتو، برای مدت زمانی طولانی برای یهودیان پذیرفته شده در این دانشگاه ها سهمیه داشتند. سهمیه سختگیرانه دانشگاه مک گیل طولانی ترین بود و به طور رسمی از سال ۱۹۲۰ تا اواخر دهه ۱۹۶۰ جریان داشت.
تعداد زیادی بَند قانونی در سال ۱۹۲۹ بر پایه های نژادی، و نه دینی، به قوانین آلمان افزوده شدند.
در ۲۵ آوریل ۱۹۳۳، دولت نازی سهمیه ۱٫۵ درصدی برای پذیرش غیرآریایی های آلمانی - در واقع یهودیان آلمان - تعیین کرد تا تعداد دانش آموزان ( آریایی و غیرآریایی ) را که در دبیرستان ها ( höhere Schulen ) و دانشگاه ها پذیرفته می شوند محدود می کند. ظاهراً این قانون برای جلوگیری از ازدحام بیش از حد مدارس و دانشگاه ها وضع شده است که به نگرانی آلمانی ها در آن هنگام مبنی بر کاهش کیفیت آموزش عالی به دلیل داشتن تعداد زیادی از دانشجویان اشاره می کرد. در آغاز سال ۱۹۳۳، حدود ۰٫۷۶ درصد از جمعیت آلمان یهودی بودند، اما بیش از ۳٫۶ درصد از دانشجویان دانشگاه های آلمان را یهودیان تشکیل می دادند، که این تعداد به طور پیوسته از بیش از ۹ درصد در دهه ۱۸۸۰ کاهش یافته بود. پس از ۳۰ ژوئیه ۱۹۳۹، یهودیان دیگر حتی مجاز به حضور در مدارس دولتی آلمان نبودند و قانون سهمیه بندی قبلی پس از تصویب قانونی که حضور عمومی یهودیان را ممنوع می کرد زائد شد. ص. ۱۹۳
قانونی در سال ۱۹۲۰، در دولت پال تلکی وضع شد که بر پایه آن نرخ قومی دانش آموزان باید با نرخ قومی جمعیت مطابقت داشته باشد. محدودیت ها در سال ۱۹۲۸ کاهش یافتند. معیارهای نژادی در پذیرش دانشجویان جدید حذف شدند و معیارهای اجتماعی جایگزین آن ها شدند.
اگرچه سهمیه ای یهودی طبق قانون تعیین نشده بود، اما در عمل در دانشگاه های کلوج، بخارست، یاشی، و چرنوتی اعمال می شد.
برخی از دانشگاه های خصوصی، به ویژه هاروارد، سیاست هایی را در نظر گرفتند که در عمل سهمیه تعداد یهودیان پذیرفته شده در دانشگاه را تعیین می کردند. به گفته دیوید اوشینسکی، تاریخ دان، در هنگام نوشتن در مورد جوناس سالک، «بیشتر دانشکده های پزشکی اطراف ( کرنل، کلمبیا، پنسیلوانیا و ییل ) سهمیه سختی در نظر گرفته بودند. در سال ۱۹۳۵، ییل ۷۶ متقاضی را از مجموع ۵۰۱ تن پذیرفت. حدود ۲۰۰ تن از این متقاضیان یهودی بودند و تنها پنج نفر وارد دانشگاه شدند. » وی می گوید که دستورالعمل های رئیس دانشگاه، میلتون وینترنیتس، به طرز چشمگیری دقیق بودند: «هرگز بیش از پنج یهودی را نپذیرید، تنها دو کاتولیک ایتالیایی را بپذیرید و به هیچ وجه سیاه پوست نگیرید. » در نتیجه، اوشینسکی می نویسد: «جوناس سالک و صدها تن مانند او» در عوض در دانشگاه نیویورک نام نویسی کردند. ریچارد فاینمن، فیزیکدان و برنده جایزه نوبل، در دهه ۱۹۳۰ نتوانست به کالج کلمبیا وارد شود و به جای آن به MIT رفت.
... [مشاهده متن کامل]
چند دانشگاه کانادایی، به ویژه دانشگاه مک گیل، دانشگاه مونترآل و دانشگاه تورنتو، برای مدت زمانی طولانی برای یهودیان پذیرفته شده در این دانشگاه ها سهمیه داشتند. سهمیه سختگیرانه دانشگاه مک گیل طولانی ترین بود و به طور رسمی از سال ۱۹۲۰ تا اواخر دهه ۱۹۶۰ جریان داشت.
تعداد زیادی بَند قانونی در سال ۱۹۲۹ بر پایه های نژادی، و نه دینی، به قوانین آلمان افزوده شدند.
در ۲۵ آوریل ۱۹۳۳، دولت نازی سهمیه ۱٫۵ درصدی برای پذیرش غیرآریایی های آلمانی - در واقع یهودیان آلمان - تعیین کرد تا تعداد دانش آموزان ( آریایی و غیرآریایی ) را که در دبیرستان ها ( höhere Schulen ) و دانشگاه ها پذیرفته می شوند محدود می کند. ظاهراً این قانون برای جلوگیری از ازدحام بیش از حد مدارس و دانشگاه ها وضع شده است که به نگرانی آلمانی ها در آن هنگام مبنی بر کاهش کیفیت آموزش عالی به دلیل داشتن تعداد زیادی از دانشجویان اشاره می کرد. در آغاز سال ۱۹۳۳، حدود ۰٫۷۶ درصد از جمعیت آلمان یهودی بودند، اما بیش از ۳٫۶ درصد از دانشجویان دانشگاه های آلمان را یهودیان تشکیل می دادند، که این تعداد به طور پیوسته از بیش از ۹ درصد در دهه ۱۸۸۰ کاهش یافته بود. پس از ۳۰ ژوئیه ۱۹۳۹، یهودیان دیگر حتی مجاز به حضور در مدارس دولتی آلمان نبودند و قانون سهمیه بندی قبلی پس از تصویب قانونی که حضور عمومی یهودیان را ممنوع می کرد زائد شد. ص. ۱۹۳
قانونی در سال ۱۹۲۰، در دولت پال تلکی وضع شد که بر پایه آن نرخ قومی دانش آموزان باید با نرخ قومی جمعیت مطابقت داشته باشد. محدودیت ها در سال ۱۹۲۸ کاهش یافتند. معیارهای نژادی در پذیرش دانشجویان جدید حذف شدند و معیارهای اجتماعی جایگزین آن ها شدند.
اگرچه سهمیه ای یهودی طبق قانون تعیین نشده بود، اما در عمل در دانشگاه های کلوج، بخارست، یاشی، و چرنوتی اعمال می شد.
برخی از دانشگاه های خصوصی، به ویژه هاروارد، سیاست هایی را در نظر گرفتند که در عمل سهمیه تعداد یهودیان پذیرفته شده در دانشگاه را تعیین می کردند. به گفته دیوید اوشینسکی، تاریخ دان، در هنگام نوشتن در مورد جوناس سالک، «بیشتر دانشکده های پزشکی اطراف ( کرنل، کلمبیا، پنسیلوانیا و ییل ) سهمیه سختی در نظر گرفته بودند. در سال ۱۹۳۵، ییل ۷۶ متقاضی را از مجموع ۵۰۱ تن پذیرفت. حدود ۲۰۰ تن از این متقاضیان یهودی بودند و تنها پنج نفر وارد دانشگاه شدند. » وی می گوید که دستورالعمل های رئیس دانشگاه، میلتون وینترنیتس، به طرز چشمگیری دقیق بودند: «هرگز بیش از پنج یهودی را نپذیرید، تنها دو کاتولیک ایتالیایی را بپذیرید و به هیچ وجه سیاه پوست نگیرید. » در نتیجه، اوشینسکی می نویسد: «جوناس سالک و صدها تن مانند او» در عوض در دانشگاه نیویورک نام نویسی کردند. ریچارد فاینمن، فیزیکدان و برنده جایزه نوبل، در دهه ۱۹۳۰ نتوانست به کالج کلمبیا وارد شود و به جای آن به MIT رفت.