دیکشنری
مترجم
بپرس
سهمین
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سهمین. [ س َ ] ( ص نسبی ) ترسناک. سهمگین :
دگر دید دشتی همه کند مند
در آن شهر سهمین درختی بلند.
اسدی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک