سهم دادن


معنی انگلیسی:
allocate, apportion, deal, slice, mete, parcel

مترادف ها

admeasure (فعل)
تعیین حصه کردن، سهم دادن، تقسیم کردن، اندازه گرفتن

allot (فعل)
سهم دادن، تخصیص دادن

mete (فعل)
سهم دادن، اندازه گرفتن، دادن، پیمودن

give a share (فعل)
سهم دادن

impart (فعل)
سهم دادن، رساندن، بیان کردن، افشاء کردن، ابلاغ کردن، بهره مند ساختن، افاضه کردن

فارسی به عربی

حصة , وزع

پیشنهاد کاربران

بپرس