سهل العلاج

/sahlol~alAj/

مترادف سهل العلاج: درمان پذیر، شفایافتنی، مداواپذیر

متضاد سهل العلاج: صعب العلاج، درمان ناپذیر

برابر پارسی: درمان پذیر، چاره پذیر

فرهنگ فارسی

مرضی که باسانی بتوان آنرا مدوا کرد . آسان چاره .

فرهنگ عمید

مرضی که درمانش آسان باشد، آسان چاره.

پیشنهاد کاربران

بپرس