[ویکی نور] شیخ الاسلام ابوحفص عمر بن محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن عمویه بکری، ملقب به سهروردی شافعی، نسب وی به نوشته ابن خلکان در «وفیات الأعیان» با چهارده واسطه به ابوبکر می رسد. وی در اواخر رجب یا اوایل شعبان 539ق، در سهرورد (سهراوگرد یا سرخاب کرت)، بخش قیدار زنجان، متولد شد.
ایشان در جوانی به بغداد رفت و تحت تربیت عموی خود، شیخ ضیاءالدین ابوالنجیب سهروردی، علوم ظاهر و باطن را فراگرفت و از مریدان وی گشت. در فقه و حدیث، علاوه بر درک حضور ابوالنجیب، به محضر ابوالقاسم بن فضلان و ابوالمظفر جلال الدین هبةالله شبلی و معمر بن فاخر و ابوزرعه مقدسی (متوفی 566ق) و ابوالفتوح طائی (475 - 555ق) و عده ای دیگر از فقها و محدثان نیمه دوم قرن ششم رسیده است. در تصوف به شیخ عبدالقادر گیلانی (متوفی 561ق) و شیخ ابوالسعود بغدادی (متوفی 579ق) و شیخ ابومحمد عبدالله بصری (499 - 582ق) ارادت داشته است. شیخ عبدالقادر در حق سهروردی می گوید: «أنت آخر المشهورین بالعراق». شیخ بزرگوار سعدی (ح 600 - 691 یا 694ق)، افتخار شاگردی سهروردی را داشته است.
سهروردی طبع شعر داشته و اشعار عربی و فارسی را نیکو می سروده است. آثار شعری او گرچه کم است، ولی نشان دهنده آن است که شیخ به دو زبان تسلط کامل داشته و از عهده نوشتن و سرودن به فارسی و عربی به خوبی برمی آمده است.
سهروردی با تألیفات گران قدر خویش و روش علمی در تصوف و تربیت شاگردان ارزنده، طریقه ای بنیان نهاد که به سرعت در بیشتر قلمرو اسلامی نفوذ کرد و رایج گردید و پیروان فراوانی یافت. بهاءالدین زکریای مولتانی که از تربیت یافتگان عالی قدر این طریقت است. علاوه بر پرورش شاگردان نامداری چون فخرالدین عراقی و امیرحسینی هروی (متوفی 718ق) به اشاعه طریقه سهروردیه در هند همت گماشت و پس از او پسرش صدرالدین، وظیفه پدر را بر عهده گرفت. پیروان این مکتب در هند، علاوه بر ریاست امور مذهبی، مدت ها رهبری امرای سلسله های «ترکی» و «پاتان» و «سید» را عهده دار بودند. در دو ایالت بنگاله و بهار، اسناد قدیم و سنگ نبشته های مقابر نشانه زنده رنج و زحمتی است که پیروان و سران این طریقت برای نشر عقاید خود و کسب موفقیت تحمل کرده اند.
در ایران و ترکیه و دیگر قلمرو اسلامی، طرایق زیادی از طریقت سهروردیه منشعب شده است.
پسر سهروردی، محمد بن عمر السهروردی، مؤلف کتاب «زاد المسافر و أدب الحاضر»، در نشر و ادامه این طریقه نقش مؤثری داشته است.
ایشان در جوانی به بغداد رفت و تحت تربیت عموی خود، شیخ ضیاءالدین ابوالنجیب سهروردی، علوم ظاهر و باطن را فراگرفت و از مریدان وی گشت. در فقه و حدیث، علاوه بر درک حضور ابوالنجیب، به محضر ابوالقاسم بن فضلان و ابوالمظفر جلال الدین هبةالله شبلی و معمر بن فاخر و ابوزرعه مقدسی (متوفی 566ق) و ابوالفتوح طائی (475 - 555ق) و عده ای دیگر از فقها و محدثان نیمه دوم قرن ششم رسیده است. در تصوف به شیخ عبدالقادر گیلانی (متوفی 561ق) و شیخ ابوالسعود بغدادی (متوفی 579ق) و شیخ ابومحمد عبدالله بصری (499 - 582ق) ارادت داشته است. شیخ عبدالقادر در حق سهروردی می گوید: «أنت آخر المشهورین بالعراق». شیخ بزرگوار سعدی (ح 600 - 691 یا 694ق)، افتخار شاگردی سهروردی را داشته است.
سهروردی طبع شعر داشته و اشعار عربی و فارسی را نیکو می سروده است. آثار شعری او گرچه کم است، ولی نشان دهنده آن است که شیخ به دو زبان تسلط کامل داشته و از عهده نوشتن و سرودن به فارسی و عربی به خوبی برمی آمده است.
سهروردی با تألیفات گران قدر خویش و روش علمی در تصوف و تربیت شاگردان ارزنده، طریقه ای بنیان نهاد که به سرعت در بیشتر قلمرو اسلامی نفوذ کرد و رایج گردید و پیروان فراوانی یافت. بهاءالدین زکریای مولتانی که از تربیت یافتگان عالی قدر این طریقت است. علاوه بر پرورش شاگردان نامداری چون فخرالدین عراقی و امیرحسینی هروی (متوفی 718ق) به اشاعه طریقه سهروردیه در هند همت گماشت و پس از او پسرش صدرالدین، وظیفه پدر را بر عهده گرفت. پیروان این مکتب در هند، علاوه بر ریاست امور مذهبی، مدت ها رهبری امرای سلسله های «ترکی» و «پاتان» و «سید» را عهده دار بودند. در دو ایالت بنگاله و بهار، اسناد قدیم و سنگ نبشته های مقابر نشانه زنده رنج و زحمتی است که پیروان و سران این طریقت برای نشر عقاید خود و کسب موفقیت تحمل کرده اند.
در ایران و ترکیه و دیگر قلمرو اسلامی، طرایق زیادی از طریقت سهروردیه منشعب شده است.
پسر سهروردی، محمد بن عمر السهروردی، مؤلف کتاب «زاد المسافر و أدب الحاضر»، در نشر و ادامه این طریقه نقش مؤثری داشته است.
wikinoor: سهروردی،_عمر_بن_محمد