لغت نامه دهخدا
سه دختر. [ س ِ دُ ت َ ] ( اِخ ) سه خواهران است که کنایه از سه ستاره باشد از بنات النعش. ( برهان ). بنات النعش. ( فرهنگ رشیدی ) :
نقشی از آن گرد سندسی سازد
بر سر هر سه دختر اندازد.خاقانی.
آن سه دختر وآن سه خواهر پنج وقت
در پرستاری به یک جا دیده ام.خاقانی.
فرهنگ فارسی
بمعنی سه خواهران است که کنایه از سه ستاره باشد از بنات النعش بنات النعش
فرهنگ معین
( ~ .دُ تَ ) نک سه خواهران .