فرهنگ عمید
مترادف ها
سفت، خالص، یک پارچه، سخت، محکم، بسته، قوی، نیرومند، استوار، قابل اطمینان، جامد، توپر، مستحکم، منجمد، حجمی، سه بعدی، ز جسم
سه بعدی
سه بعدی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
درود.
هنگامی که از "بُعد" در "دو یا سه بُعدی" سخن به میان میاد، چم این هست که از نقطه ای فرضی در فضا، به چند جهت یا سو جنبش و حرکت و جهت داریم. خب یکم تک بُعدی سخته، اما "دو بُعدی" یعنی به سوی طول و به سوی عرض حرکت کنیم ( برهم راستا یا عمود هستن ) . جنبش در طول و عرض، جنبشی دو بُعدی ست. . . مانند جنبش دیسک بازی روی میز ایرهاکی. این حرکت، فقط توی این دو جهت هست x, y و به بالا پرتاب نمی شه. یعنی ارتفاعی نداره. حالا اگر خطی یا جهتی رو راستا ( عمود ) بر اون دو سو می کنیم، فضا از دو بعدی به سه بعدی دگرگون می شه و ما طول، عرض و ارتفاع داریم x, y, z.
... [مشاهده متن کامل]
از همین رو، برای برگردان پارسی، می شه از "سو" استفاده کرد.
بدین صورت که، بُعد رو "سو" و دو بُعدی رو "دوسویه" و سه بُعدی رو "سه سویه" و تا آخر به همین ترتیب برگردان کنیم.
پس، "سه سویه" بهترین واژه برای برگردان واژه ی "سه بُعدی" هست.
سربلند و ارجمند و پیروز باشید. بدرود
هنگامی که از "بُعد" در "دو یا سه بُعدی" سخن به میان میاد، چم این هست که از نقطه ای فرضی در فضا، به چند جهت یا سو جنبش و حرکت و جهت داریم. خب یکم تک بُعدی سخته، اما "دو بُعدی" یعنی به سوی طول و به سوی عرض حرکت کنیم ( برهم راستا یا عمود هستن ) . جنبش در طول و عرض، جنبشی دو بُعدی ست. . . مانند جنبش دیسک بازی روی میز ایرهاکی. این حرکت، فقط توی این دو جهت هست x, y و به بالا پرتاب نمی شه. یعنی ارتفاعی نداره. حالا اگر خطی یا جهتی رو راستا ( عمود ) بر اون دو سو می کنیم، فضا از دو بعدی به سه بعدی دگرگون می شه و ما طول، عرض و ارتفاع داریم x, y, z.
... [مشاهده متن کامل]
از همین رو، برای برگردان پارسی، می شه از "سو" استفاده کرد.
بدین صورت که، بُعد رو "سو" و دو بُعدی رو "دوسویه" و سه بُعدی رو "سه سویه" و تا آخر به همین ترتیب برگردان کنیم.
پس، "سه سویه" بهترین واژه برای برگردان واژه ی "سه بُعدی" هست.
سربلند و ارجمند و پیروز باشید. بدرود
سه سویه
بُعد= سو، سوی، سویگان Dimension
یک بعدی= تک سویه
دو بعدی= دو سوی، دو سویه
سه بعدی= سه سویه
بُعد= سو، سوی، سویگان Dimension
یک بعدی= تک سویه
دو بعدی= دو سوی، دو سویه
سه بعدی= سه سویه
بُعد: دورامون.
سه بُعدی: سه دورامونی.
میرشمس الدین ادیب سلطانی در ترجمانی ( ترجمه ) منطق ارسطو به جای ( بُعد ) از ( دورامون ) بهره برده است.
دورامون: دورا ( دوری ) مون: اندازه گیری، سنجیدن ( آزمون، ترامون، وامون، پیمون، پارامون، همامون، نمون و. . . )
... [مشاهده متن کامل]
روی هم رفته دورامون می شود: اندازه ی دوری میان دو چیز، مقدار فاصله ی دو چیز.
سه بُعدی: سه دورامونی.
میرشمس الدین ادیب سلطانی در ترجمانی ( ترجمه ) منطق ارسطو به جای ( بُعد ) از ( دورامون ) بهره برده است.
دورامون: دورا ( دوری ) مون: اندازه گیری، سنجیدن ( آزمون، ترامون، وامون، پیمون، پارامون، همامون، نمون و. . . )
... [مشاهده متن کامل]
روی هم رفته دورامون می شود: اندازه ی دوری میان دو چیز، مقدار فاصله ی دو چیز.
سه بعدی=سه بعد ی
بعد پارسی نیست که آن را پارسی می سازیم.
برابر بعد می شود سو.
با جا دادن این سو به جای بعد، واژه سه سویی ساخته می شود ( هم نگاه با کاربر /کامران کیانی/ )
بعد پارسی نیست که آن را پارسی می سازیم.
برابر بعد می شود سو.
با جا دادن این سو به جای بعد، واژه سه سویی ساخته می شود ( هم نگاه با کاربر /کامران کیانی/ )
هر چشم به تنهائی سه بُعدی ( 3Dimensions ) ؛ وإلزاماً نیاز به دو چشم نیست.
چشم کروی هست وحِسَّ عُمق محیط وفاصله از اشیاء به خوبی میگیره وعقل پردازش میکنه؛
وسطحی دوبعدی مانند دوربین عَکّاسی نیست.
هر دوربین عَکّاسی یا سکنر کیفیّت عکس خراب وکم میکنه" حِسَّ عُمق" ازبین میبره.
چشم کروی هست وحِسَّ عُمق محیط وفاصله از اشیاء به خوبی میگیره وعقل پردازش میکنه؛
وسطحی دوبعدی مانند دوربین عَکّاسی نیست.
هر دوربین عَکّاسی یا سکنر کیفیّت عکس خراب وکم میکنه" حِسَّ عُمق" ازبین میبره.
سه سو
هالوگرام - تصویر مجازی سه بعدی
سه گودی؟ گودی، گودگاه = بعد؟
برابر فارسی:
سه پودی،
سه پودی،