سنگینی
/sangini/
مترادف سنگینی: ثقل، گرانی، وزن ، متانت، وقار ، دشواری، تحمل ناپذیری، فشردگی، غلظت، دیرهضمی، بدگواری، تلخی، ناروایی، پرهزینگی
متضاد سنگینی: سبکی، جلفی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. گرانی، ثقل.
۳. [مجاز] وقار، متانت.
گویش مازنی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] سنگینی به معنی سنگین بودن است که از آن در باب طهارت و صلات سخن گفته اند.
سنگین بودن را سنگینی می گویند.
سنگینی در باب طهارت
← استحباب سنگینی در تخلی
← سنگینی اعضای هفت گانه در سجده
...
سنگین بودن را سنگینی می گویند.
سنگینی در باب طهارت
← استحباب سنگینی در تخلی
← سنگینی اعضای هفت گانه در سجده
...
wikifeqh: سنگینی
جدول کلمات
مترادف ها
شدت، جدیت، سنگینی، اهمیت، وقار، ثقل، جاذبه زمین، درجه کشش، دشواری وضع
سنگینی، نزن، سنگ وزنه، چیز سنگین
مقیاس وزن اجناس سنگین، وزن، سنگینی
سنگینی
سنگینی، ضغطه، فشار، مضیقه، زور، پرس، بار سنگین مصائب و سختیا
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مجید علیائی
جواب . ثقیل
جواب . ثقیل
ثقل . . .
ثقل، گرانی، وزن، متانت، وقار، دشواری، تحمل ناپذیری، فشردگی، غلظت، دیرهضمی، بدگواری، تلخی، ناروایی، پرهزینگی
جرم