سنگواره

/sangvAre/

مترادف سنگواره: فسیل

معنی انگلیسی:
fossil

لغت نامه دهخدا

سنگواره. [ س َ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) بقایای متحجر شده موجودات زنده اعصار قدیمه. این بقایا علم به احوال موجودات گذشته را بمقیاس بسیارزیادی برای ما روشن میکنند و نیز در تشخیص نسبی طبقات زمین مؤثرند. فسیل .

فرهنگ فارسی

بقایای متحجر شده موجودات زنده اعصار قدیمه . این بقایا علم به احوال موجودات گذشته را به مقیاس بسیار زیادی برای ما روشن میکنند و نیز در تشخیص سن طبقات زمین موثرند فسیل .

فرهنگ معین

(سَ رَ یا رِ ) (اِمر. ) فسیل ، بقایای موجودات زندة گذشته های دور که به صورت سنگ درآمده باشد.

فرهنگ عمید

آثار و بقایای موجودات زندۀ قدیمی (حیوانی یا نباتی ) مانند استخوان و دندان و صدف و امثال آن ها که از زمان های قدیم در داخل طبقات زمین باقی مانده و به صورت سنگ درآمده است و از مطالعۀ آن ها می توان تا حدی به احوال جانداران قدیم و همچنین عمر طبقات زمین پی برد، فسیل.

دانشنامه آزاد فارسی

سَنْگْواره (fossil)
سنگواره اولیه خفاش متعلق به 52 میلیون سال پیش
(یا: فسیل) اثر، نقش، یا بقایای واقعی جانور یا گیاهی محفوظ مانده در سنگ. سنگواره ها در دوره های تشکیل سنگ، بر اثرِ انباشت تدریجی رسوب روی بستر دریا یا دریاچه و طی میلیون ها سال به وجود آمده اند. سنگواره ممکن است جای پا، اثرِ فرورفته، یا نقشِ برجسته باشد. سنگواره های معدودی دست نخورده مانده اند، از آن جمله است ماموت های فسیل شده در یخ های سیبریایی یا حشرات به دام افتاده در صمغ درختان. علم بررسی و مطالعۀ سنگواره ها دیرین شناسی است. دیرین شناسان با بررسی بقایای سنگواره های هر ناحیه اطلاعات فراوانی دربارۀ تاریخچۀ زمین شناختی آن ناحیه استنتاج می کنند. تاکنون حدود ۲۵۰هزار گونه سنگواره کشف شده است. به نظر می رسد این رقم کمتر از یک به ۲۰هزار گونه ای باشد که در جهان وجود داشته اند. خُردسنگواره ها به اندازه ای کوچک اند که فقط با میکروسکوپ دیده می شوند و عبارت اند از فسیل دانه های گَردۀ گل، پاره های استخوان، باکتری ها، و بقایای جانداران و گیاهان دریایی ذرّه بینی، مانند روزن داران و دیاتومهها.

جدول کلمات

فسیل

مترادف ها

fossil (صفت)
مربوط بادوار گذشته، سنگواره

fossiliferous (صفت)
سنگواره، فسیل دار، فسیل مانند، سنگی

فارسی به عربی

متحجر

پیشنهاد کاربران

بپرس