سنگلک. الف. نام نانی است که شاید همان نان سنگک باشد ( این امر باید مورد تحقیق قرار گیرد ) . ب. سنگریزه ( این امر نیز باید مورد تحقیق قرار گیرد ) . پ. در روستای ماخونیک، «سَنگُلُک» به غذای کلّه پاچه ای گفته می شود که در اثر اضافه نمودن آب سرد و یا نمک در هنگام پختن، کلّه پاچۀ در آن غذا سفت شده است ( همانندِ سنگ ) ؛ برای اطلاعات بیشتر در این باره، رجوع شود به غذای محلی «گندم کلّه» در فهرست غذاهای محلی روستای ماخونیک. برای اطلاعات جامع در مورد این روستا، رجوع شود به دهکدۀ مجازی ماخونیک.
... [مشاهده متن کامل]
قابل توجه است که در مقالۀ «جشن سده» ( رجوع شود به سده ) ، آقای منوچهر جمالی چنین می نگارد ( رجوع شود به جشن سده ( سه + داه = سه زنخدا ) ) :
"در فارسی، سنگَم به معنای «اتصال و امتزاج دو کس یا دو چیز را باهم گویند»، * و خود معنای همین واژه، حکایت از «جفت آفرید بهرام و ارتافرورد» ( بهروج الصنم، کردها به آن، هه سن بگی میگویند، که همان اسن بغی باشد ) است که نماد «تخم مهر و همبستگی کیهانی» باشد. به همین علت در فارسی سنگلک نام نان شده است، چون نان که سنگک باشد، اصل مهر و همبستگی میباشد. همه اجزاء آرد با آب و گرما، به هم چسبیده شده اند. از این رو، نان گردی که «درون» خوانده میشود، نشان «پیدایش کل آفرینش در مهر» بوده است. به همین علت نیز به ماه، نان سفید فلک، یا نان سیمین، و به خورشید، نان زرین و نان گرم چرخ فلک و نان آتش روی میگویند. به همین علت، کسی که نان از سفره دیگری خورد، با او همبستگی پیدا میکند. "
مشاهده می گردد که در اینجا نام های «سنگلک» و «سنگک» به شکل مترادف بکار رفته اند، که البته امکان آن وجود دارد که این ترادف مجازی بوده و جز یک غلط املائی چیزی بیش در میان نیست.
* اشتباه فاحش قلمی در متن اصلی، که در اینجا تغییر داده نشده است. متأسّفانه، این نوشتۀ آقای منوچهر جمالی مملوّ است از اشتباهات قلمی، و اغلاط دیگر.