سنگله

لغت نامه دهخدا

سنگله. [ س َ گ ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) نانی باشد که از آرد گاورس و ارزن پزند. ( برهان ). نانی که ازگاورس پزند. ( فرهنگ رشیدی ). نان گاورسین. ( اوبهی ). نان گاورس و یا ارزن. ( از ناظم الاطباء ) :
گفتم که ارمنیست مگر خواجه بوالعمید
کو نان گندمین نخورد جز که سنگله.
بوذر ( از حاشیه ٔفرهنگ اسدی نخجوانی ).
|| و امروز در تداول زنان ، نان سخت و زفت و ورنیامده را گویند یعنی بسیار بسیار سخت و زفت. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(سَ گُ لَ ) (اِمر. ) نانی که از آرد ارزن پزند.

فرهنگ عمید

نانی که از آرد ارزن یا گاورس بپزند، نان ارزن.

واژه نامه بختیاریکا

( سنگله * ) آت وآشغال

دانشنامه عمومی

سنگله ( به لاتین: Senglea ) یک منطقهٔ مسکونی در مالت است که در منطقه جنوب شرقی مالت واقع شده است. [ ۱] سنگله ۰٫۲ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۷۲۰ نفر جمعیت دارد.
شهر کاسینو خواهرخواندهٔ سنگله هست.
عکس سنگلهعکس سنگلهعکس سنگله
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

نان ارزن

پیشنهاد کاربران

سِنگِله در کارچان ( فارسی دوانی ) به چرکی که روی بدن رسوب کرده میگن . نمونه ، میگن از بس دستاشو نشسته روی دستاش سِنگِله بسته
نـــان ارزن

بپرس