سنگل

گویش مازنی

/sengel/ پشگل خشک و سفت شده ی گوسفند که به پشم اطراف ران هایش چسبیده باشد & زمخت و کثیف & دارای وزن اضافی & گردن افتاده – آدم مزاحم

واژه نامه بختیاریکا

( سِنگِل * ) حنجره
( سِنگِل * ) زگیل؛ مو

پیشنهاد کاربران

سنگل sangal: [اصطلاح صنایع دستی] به گرفتن سنگ و گل و مدفوع اطراف دنبه و جدا کردن خارها و زائده های پشم اطلاق می شود.

بپرس