سنگ پراکنده

لغت نامه دهخدا

سنگ پراکنده. [ س َ گ ِ پ َ ک َ دَ / دِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سنگ باران. سنگ که بربدن کسی می زدند و او را بردار می کردند :
آه و دردا که اکنون قرمطیان شاد شوند
ایمنی یابند از سنگ پراکنده و دار.
فرخی.

فرهنگ فارسی

سنگ باران . سنگ که بر بدن کسی می زدند و او را بر دار می کردند .

پیشنهاد کاربران

بپرس