سنگ صبور

لغت نامه دهخدا

سنگ صبور. [ س َ گ ِ ص َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگ افسانه ای که غم های خویش بر آن شمردندی و سنگ چون بلاگردانی بترکیدی. ( یادداشت بخط مؤلف ). سنگ اساطیری که اندوه های مردم را می شنیدی و غمخوار آنان بود. ( فرهنگ فارسی معین ). اصولاً سنگ به «صبوری » و تحمل مثل است. قیاس کنید با صخره صماء در عربی. ( فرهنگ فارسی معین ) :
گرچه چون سنگم صبور و سیم ساعد لیک هست
سیمگون اشکم فزوده سنگ هر شب تا سحر.
انوری ( از فرهنگ فارسی معین ).
رجوع به سنگ سبو شود.

فرهنگ معین

( ~ صَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) ۱ - سنگ اساتیری که غم های مردم را می شنید و غم خوار آنان بود (اصولاً سنگ به صبوری و تحمل مَثَل است ). ۲ - مجازاً دوست شکیبا و دلسوز که به درد دل شخص گوش دهد.

دانشنامه عمومی

سنگ صبور (فیلم ۲۰۱۲). سنگ صبور عنوان فیلمی فرانسوی - افغان در ژانر درام جنگی به کارگردانی عتیق رحیمی است که در سال ۲۰۱۲ ساخته شده است. عتیق رحیمی، نویسنده و کارگردان افغانستانی - فرانسوی این فیلم است که آن را بر اساس رمانی با همین نام نوشته ژان - کلود کریر و خودش؛ ساخته است. گلشیفته فراهانی، حمید جاودان، مسیح مروت و حسینا بورقان از بازیگران این فیلم هستند. این فیلم به عنوان نماینده افغانستان در هشتاد و پنجمین دوره رقابت های جایزه اسکار بخش بهترین فیلم خارجی زبان انتخاب شد؛ اگرچه نامزد نشد. [ ۱] گلشیفته فراهانی نیز، برای بازی در این فیلم نامزد بهترین بازیگر با استعداد زن جوان در سی و نهمین دوره مراسم سینمایی سزار فرانسه شد. [ ۲]
گلشیفته فراهانی نقش یک زن افغان که پرستاری شوهرش را بر عهده دارد، بازی می کند.
این فیلم و کتاب براساس یکی ازاساطیر کهن ایرانی، سنگ صبوراست، سنگی جادویی که به راز ها و سختی های مردم گوش می کند. هنگامی که همه چیز گفته شد، سنگ منفجر می شود، گویی بار شخص به آن منتقل شده و فرد از حالت افسرد گی خود خلاص می شود. [ ۳] داستان در جایی، در افغانستان جنگ زده اتفاق می افتد و درباره زن جوانی است که در اتاقی مخروبه مراقب شوهر بیمارش است. او به دلیل اصابت گلوله به گردن به حالت نباتی کاهش یافته و دوستان و حتی برادرانش او را رها کرده اند.
یک روز زن تصمیم می گیرد حقیقت را به شوهر ساکتش بگوید و احساسات خود را در مورد رابطه آنها برای او توضیح دهد. او از کودکی اش، رنج ها، ناامیدی هایش، تنهایی هایش، رویاهایش، آرزوهایش می گوید. او چیزهایی می گوید که قبلا هرگز نمی توانست بگوید، حتی با وجود اینکه آنها 10 سال است که ازدواج کرده اند. شوهر فلج ناخودآگاه به سنگ صبور او تبدیل می شود و تمام رنج ها و افکار سرکوب شده پنهانی او را به خود جذب می کند. [ ۴]
زن در انتظار بهبود شوهرش، برای زنده ماندن و زندگی تلاش می کند. او به عمه اش که یک فاحشه است و تنها خویشاوندی است که او را درک می کند، پناه می برد. زن با کلماتی که متهورانه به شوهرش می گوید به دنبال رهایی از رنج است. در همین حین او با یک سرباز جوان که از نظر مالی و تعمیر خانه به او کمک می کند رابطه برقرار می کند.
این داستان همچنین مشکلات اجتماعی مانند مرد سالاری و این واقعیت که بسیاری از زنان افغان برای مدت طولانی مورد بی توجهی و تحقیر قرار گرفته اند را آشکار می کند.
عکس سنگ صبور (فیلم ۲۰۱۲)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

سنگِ صبور
نوشتۀ صادق چوبک، رمانی به فارسی، به شیوۀ جریان سیال ذهن (← راوی)، در ۱۳۴۵ش. ماجراهای این رمان، که هر بخش آن تک گویی درونیِ یکی از شخصیت ها را به شیوۀ تداعی معانی بازمی گوید، در خانه ای همسایه نشینی در ۱۳۱۳ش رخ می دهد. یکی از همسایگان، گوهر، گم شده است و هریک از شخصیت ها از دید خود دربارۀ او حرف می زند. تک گویی ها در کنار هم قرار می گیرند و از طریق همجواری یا تقابلِ آن ها، فضای رمان ساخته شود. توازن رمان با لحن خاصی که نویسنده برای هریک از شخصیت ها ساخته است، حفظ می شود. ترجمۀ انگلیسی این رمان به قلم محمدرضا قانون پرور در ۱۹۸۹ منتشر شد.

پیشنهاد کاربران

سنگ صبور رمانی از صادق چوبک است که در سال ۱۳۴۵ خورشیدی منتشر شده است.
اصطلاح سنگ صبور در فرهنگ عامهٔ ایرانی برای کسی یا چیزی به کار می رود که شنونده همه دردها و رنجهای آدمی است و معنای شکیبایی را دارد. سنگ صبور درد دل ها را می شنود و غم خواری می ورزد.
...
[مشاهده متن کامل]

ساختار این رمان بر اساس تک گویی یا مونولوگ است. تمام شخصیت ها در فصولی جداگانه به شیوهٔ راوی اول شخص و به زبان گفتاری حرف می زنند. فن یا صناعت رمان، شیوهٔ جریان سیال ذهن است که جیمز جویس پیش تر در رمان معروف خود اولیس اجرا کرده بود.
احمدآقا شخصیت اصلی این رمان است، که با نگاهی تیزبین، خرافه، جهل و تهیدستی مردم شیراز یا مردم ایران را به تصویر می کشد.
تمام رمان و تمام تک گویی ها، بازتاب جهان تاریک و خون آلودی است که نویسنده از ایران در سال های نخستین قرن بیستم تصویر می کند. جنایتکاری بی رحم به نام سیف القلم در شیراز زن های صیغه رو را به دام انداخته و می کشد. احمدآقا در نقش معلم و نویسنده گویی ناخودآگاه روایت گر همه این فجایع از زبان شخصیت های این رمان است.
سنگ صبور یکی از آثار معروف چوبک، تصویری سیاه از زندگی آمیخته با فقر مردم شیراز است. محوریت رمان سنگ صبور توصیف ها و گرایش های سودازدهٔ جنسی از منظر شخصیت های داستان است. در بسیاری از بخش های رمان جهان بینی و نگرش اجتماعی شخصیت ها ارائه گر نوعی ابهام دهشتناک از جامعه است، طوری که فضای رمان را به کابوس هراس آوری بدل می کند که در آن همه چیز در ناامیدی ابدی ساکن مانده و امکان عبور و گذار از آن وجود ندارد. با توجه به ویژگی های برشمردهٔ این کتاب، می توان تأثیر مشهود آثار صادق هدایت در آن را مشاهده نمود.

سنگ صبور
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سنگ_صبور
سنگ صبور=Sounding board
پس لا ارجاع له معنا و خاستگاه ترکی این اصطلاح اگه " سنگ صبور" را غمخوار و شریک رنجدیده تصور کنیم، آنگاه معدل
Fellow Sufferer شاید حق مطلب را ادا کند. لا ادل و احترام و آرزوی سلامتی شما
در ترکی صبیر داشی هم به معنی سنگ صبور است و ترجمه آن به هم صبر غلط و من در آوردی و در واقع تفسیر جدید است.
سنگ و صبوری مفاهیمی هستند که از قدیم و در ادبیات همواره عجین بوده اند.

متاسفانه سنگ صبور یکی از ان برگردان هایی از وورکی به فارسی است ، که بدون اشاره به تورکی بودنش برگردان داده شده است ، در تورکی داش ( سنگ ) دو معنی دارد ، یکی سنگ ، یکی هم ، به مثال های پایین دقت کنید :
...
[مشاهده متن کامل]

- یولداش = یول ( راه ) داش ( هم ) = همراه، رفیق

- قارداش = قارین ( شکم ) داش ( هم ) = هم�شکم، از یک شکم زاده شده، برادر

- چاغداش = چاغ ( زمان، عصر ) داش ( هم ) = همزمان، هم عصر، معاصر

- آداش = آد ( نام ) داش ( هم ) = هم�نام

- سیرداش = سیر ( راز، سر ) داش ( هم ) = همراز، محرم اسرار یکدیگر

- آرخاداش = آرخا ( پشت ) داش ( هم ) = هم پشتیبان، کسانی که پشتیبان یکدیگرند

- صبیرداش = صبیر ( صبر ) ( داش ) = هم�صبر، کسانی که صبر خود را سهیم می�شوند
که صبیر داش که معنی همصبر دارد ، بصورت غلط به معنای سنگ صبور وارد فارشی شده است .

A good listenere
Sympathetic ear
A shoulder to cry on
a shoulder to cry on

بپرس