( سنگ در موزه آم••• ) سنگ در موزه آمدن. [ س َ دَ زَ م َ / مو زَ / زِ دَ ] ( مص مرکب ) بی قرار شدن ، مضطرب گردیدن : بی چاره جان در قالب چون کیک در شلوار و سنگ در موزه... آمد. ( مرزبان نامه ). رجوع به سنگ در موزه افتادن شود.