سنگ در دهان انداختن. [ س َ دَ دَ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) خاموش بودن. ( غیاث ). مرادف از زبان افتادن و خاموش بودن. ( آنندراج ) : بنفشه پیش خطت قفل بر زبان انداخت گهر ز شرم لبت سنگ در دهان انداخت.میرزا صائب ( از آنندراج ).