سنگ در اب افکن

لغت نامه دهخدا

( سنگ در آب افکن••• ) سنگ در آب افکندن. [ س َ دَ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در جائی تمکن کردن و جای خود گرفتن. ( آنندراج ) :
گرم سنگ و آبی نهی در جواب
چو کوه افکنم سنگ خود را در آب.
نظامی ( از آنندراج ).
|| پوشیدن. پنهان کردن. ( غیاث ). کنایه از پوشیدن و پنهان کردن. ( آنندراج ) :
سنگی در آب زندگی ما فکندعشق
ما را برون ز دایره ماه و سال کرد.
ملا قاسم مشهدی ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران