سنگ خوار

لغت نامه دهخدا

سنگخوار. [ س َ خوا / خا ] ( اِ مرکب ) نام مرغی است کوچک و سیاه رنگ و کاکل دارد که سنگریزه میخورد و به عربی قطاة خوانند. ( برهان ). نام مرغی است که سنگ ریزه غذای آن باشد و معرب آن سنگخوارج است. ( جهانگیری ). نام مرغی است که به عربی آنرا قطاة خوانند و گویند: سنگ میخورد. و جوزاالقطاة، دانه ای است شبیه به کاکنج وچون بخوردن آن بسیار حریص است به این اسم موسوم شده است. ( آنندراج ). قطاة. ( دهار ). کُدری. اسفرود. سفرود. خیزاب. ماریه. غضاره. ( یادداشت بخط مؤلف ). بترکی باقری قره گویند. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
پراکنده با مشک دم سنگخوار
خروشان بهم سارک و لاله سار.
اسدی.

فرهنگ فارسی

سنگ خوارک .
نام مرغی است کوچک و سیاه رنگ و کاکل دارد که سنگریزه خورد و به عربی قطاه خوانند . خیزاب .

فرهنگ عمید

= اسفرود

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سنگ خوار نام پرنده ای است که شبیه کبوتر است با پر و بالی خاکی رنگ و قهوه ای که از آن به مناسبت در باب حج و اطعمه و اشربه نام برده‏اند.
سنگ خوار (قطا) که در فارسی به آن «باقرقره» نیز گویند، پرنده‏ای شبیه کبوتر است با پر و بالی خاکی رنگ و قهوه‏ای، بالهای نوک تیز، پاهای کوتاه و تیز پرواز.

احکام سنگ خوار
۱. ↑ توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۵۹۴.۲. ↑ جواهر الکلام ج۲۰، ص۲۴۲.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس