سنگ انداختن

لغت نامه دهخدا

سنگ انداختن. [ س َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) افکندن سنگ. || بمجاز، موانع و عوائقی برای کسی ایجاد کردن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

افکندن سنگ . یا بمجاز موانع و عوائقی برای کسی ایجاد کردن .

فرهنگ معین

( ~ . اَ تَ ) (مص ل . ) کنایه از: اشکال تراشی ، مانع پیشرفت کار کسی شدن .

جدول کلمات

رامی, رمی

پیشنهاد کاربران

سنگ انداختن: پرتاب کردن سنگ.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص149 ) .
رجم

بپرس