سنفیتون

لغت نامه دهخدا

سنفیتون. [ ] ( ع اِ ) جماجم. آذان الحمار. اذن الحمار. ( از دزی ج 1 ص 694 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است پایا از تیره گاو زبانیها که در کنار رودخانه ها و اماکن مرطوب اکثر نقاط اروپا و شمال افریقا میروید . ساقه اش راست و پوشیده از تارهای خشن است . برگهای قاعده ساقه اش بر روی زمین گسترده میشود . گلهایش سفید یا گلی یا بنفش است . قسمت مورد استفاده گیاه ساقه های زیر زمینی آن است که در تداوی جهت سرفه و اسهال و به عنوان بند آورنده خون در موضع به کار میرود گوش خر .

پیشنهاد کاربران

بپرس