سنط

لغت نامه دهخدا

سنط. [ س َ ن َ ] ( ع اِ ) نوعی ازدرخت سلم که در مصر روید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قرظ است و عصاره آن اقاقیا است. ( یادداشت مؤلف ).

سنط. [ س ُ ن ُ ] ( ع اِ ) اسناط. ج ِ سناط. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

سنط. [ س ِ ] ( ع اِ ) پیوند دست. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

پیوند دست

پیشنهاد کاربران

بپرس