[ویکی الکتاب] معنی سَنَسْتَدْرِجُهُم: به زودی درجه او را پایین و پایینترخواهیم آورد (از مصدراستدراج به این معنا که درجه کسی را به تدریج و خرده خرده پایین بیاورند ، تا جایی که شقاوت و بدبختیش به نهایت برسد و در ورطه هلاکت بیفتد )
ریشه کلمه:
درج (۲۰ بار)
س (۱۲۴ بار)
هم (۳۸۹۶ بار)
درجه به معنی مرتبه و منزلت است. راغب میگوید لیکن به منزلت آن گاه درجه مثل منزلت است لیکن به منزلت آنگاه درجه میگویند که بلندی در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههای ساختمان. طبرسی آن را منزلت گفته و گوید: معنی «درجته الی کذا» آن است که او را درجه درجه بالا بردم. درج به معنی راه رفتن و مردن نیز آمده است در مثل گفتهاند «هو کذل من دبّ و درج» او دروغگوترین زندهها و مردههاست در نهج البلاغه خطبه 163 در وصف طاوس فرموده «اِذا دَرَجَ اِلی الْاُنْثی نَشَرَهُ مِنْ طَیِّهَ» یعنی چون به سوی مادّه خویش رود دم خویش را پس از بستن باز میکند. استدراج آن است که شخص بتدریج و درجه درجه گرفته شود شخص بد کار در کفر و طغیان خویش مشغول لذّت و کامرانی است ولی بی خبر است که به تدریج استعداد هدایت را از دست میدهد و عمرش کوتاهتر میشود تا بالاخره فرصت از دستش میرود. از حسین بن علی صلوات اللّه علیهمه در تحف العقول نقل شده فرموده: استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بتده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید. طبرسی فرموده: استدراج اصل آن از درجه است و آن این است که کم کم گرفته شود مثل بالا رفتن از پلّهها. * برای زنان است از معروف نظیر آنچه بر عهده آنهاست و مردان را بر آنها برتری و منزلت است. ناگفته نماند مردان طوری آفریده شدهاند که اکثراً در قدرت تعقل و تفکر و اراده امور از زنان برتراند آیه شریفه با اظهار حقوق دو جانبه از این حقیقت پرده بر میدارد. * مراد از درجه در آیه فضیلت و برتری مقام است. درجات در قرآن مجید هم به معنی منزلت و عظمت آمده و هم به معنی مراتب در بلندی مثل آیه درباره پیامبران و برتری آنها نسبت به یکدیگر است مثل «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ» که صدر همان آیه است پیداست که مراد از درجات برتری و فضیلت معنوی است. و نحو ، که مراد ظاهراً مرتبههای مادّی است. * ناگفته نماند نظیر این آیه، و آیه . ما قبل آیه اوّل چنین است: آیا آن که تابع رضای خداست مثل کسی است که قرین غضب خداست آنها صاحبان درجاتاند نزد خدا. طبرسی رحمه اللَّه فرموده: کلمه «ذو» در آن مقدر است یعنی «هُمْ ذُو دَرَجْاتٍ» و مراد از «هم» مجموع دو فریق فوقاند. در المنار درجات را ذو درجات گفته و گوید اطلاق درجات به مقام کفّار از باب تغلیب است و گرنه مال آنها درکارت است. احتمال دیگر آنست که بگوئیم درجات در مکانهای آنها نیست بلکه در وجود آنهاست مانند کسی که چند زبان میداند و چند صنعت بلد است و از یک مرض عذاب میبیند و یا از چند مرض. و شاید مراد درجه بودن خود وجود و ابدان است و در این احتمال مؤمن از چند جهت راحتی و کامرانی را میبیند و کفّار بر عکس او.
ریشه کلمه:
درج (۲۰ بار)
س (۱۲۴ بار)
هم (۳۸۹۶ بار)
درجه به معنی مرتبه و منزلت است. راغب میگوید لیکن به منزلت آن گاه درجه مثل منزلت است لیکن به منزلت آنگاه درجه میگویند که بلندی در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههای ساختمان. طبرسی آن را منزلت گفته و گوید: معنی «درجته الی کذا» آن است که او را درجه درجه بالا بردم. درج به معنی راه رفتن و مردن نیز آمده است در مثل گفتهاند «هو کذل من دبّ و درج» او دروغگوترین زندهها و مردههاست در نهج البلاغه خطبه 163 در وصف طاوس فرموده «اِذا دَرَجَ اِلی الْاُنْثی نَشَرَهُ مِنْ طَیِّهَ» یعنی چون به سوی مادّه خویش رود دم خویش را پس از بستن باز میکند. استدراج آن است که شخص بتدریج و درجه درجه گرفته شود شخص بد کار در کفر و طغیان خویش مشغول لذّت و کامرانی است ولی بی خبر است که به تدریج استعداد هدایت را از دست میدهد و عمرش کوتاهتر میشود تا بالاخره فرصت از دستش میرود. از حسین بن علی صلوات اللّه علیهمه در تحف العقول نقل شده فرموده: استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بتده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید. طبرسی فرموده: استدراج اصل آن از درجه است و آن این است که کم کم گرفته شود مثل بالا رفتن از پلّهها. * برای زنان است از معروف نظیر آنچه بر عهده آنهاست و مردان را بر آنها برتری و منزلت است. ناگفته نماند مردان طوری آفریده شدهاند که اکثراً در قدرت تعقل و تفکر و اراده امور از زنان برتراند آیه شریفه با اظهار حقوق دو جانبه از این حقیقت پرده بر میدارد. * مراد از درجه در آیه فضیلت و برتری مقام است. درجات در قرآن مجید هم به معنی منزلت و عظمت آمده و هم به معنی مراتب در بلندی مثل آیه درباره پیامبران و برتری آنها نسبت به یکدیگر است مثل «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ» که صدر همان آیه است پیداست که مراد از درجات برتری و فضیلت معنوی است. و نحو ، که مراد ظاهراً مرتبههای مادّی است. * ناگفته نماند نظیر این آیه، و آیه . ما قبل آیه اوّل چنین است: آیا آن که تابع رضای خداست مثل کسی است که قرین غضب خداست آنها صاحبان درجاتاند نزد خدا. طبرسی رحمه اللَّه فرموده: کلمه «ذو» در آن مقدر است یعنی «هُمْ ذُو دَرَجْاتٍ» و مراد از «هم» مجموع دو فریق فوقاند. در المنار درجات را ذو درجات گفته و گوید اطلاق درجات به مقام کفّار از باب تغلیب است و گرنه مال آنها درکارت است. احتمال دیگر آنست که بگوئیم درجات در مکانهای آنها نیست بلکه در وجود آنهاست مانند کسی که چند زبان میداند و چند صنعت بلد است و از یک مرض عذاب میبیند و یا از چند مرض. و شاید مراد درجه بودن خود وجود و ابدان است و در این احتمال مؤمن از چند جهت راحتی و کامرانی را میبیند و کفّار بر عکس او.
wikialkb: سَنَسْتَدْرِجُهُم