سندله
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
یعنی سندل و سندلک است
واژه نامه بختیاریکا
( سَندِلِه ) صندل؛ کفش
پیشنهاد کاربران
سُندِله : چوبین . خشک . از سندل ( صندل ) گرفته شده ودرست همان سندل است با سین به معنی
چوبین
در لری مدفوع خشک را سندله گویند که اصطلاحی است که ار چوبی بودن خشکی ومحکمی ان گرفنه سده
سندل چوب صندلی در لنیاد سندلی بوده که ارز چوب محکم ساخته می سده
سندل کفش پاشنه چوبین
چوبین
در لری مدفوع خشک را سندله گویند که اصطلاحی است که ار چوبی بودن خشکی ومحکمی ان گرفنه سده
سندل چوب صندلی در لنیاد سندلی بوده که ارز چوب محکم ساخته می سده
سندل کفش پاشنه چوبین