سنجین. [ س ِ ] ( اِ ) درختی که داخل آن پوک و پوسیده شده باشد : درونم را غم حسرت تبه کردشدم چون کرم خورده شاخ سنجین.ابوالمعالی ( از شعوری ج 2 ص 95 ).