سنجیدن سخن ؛ سخن سنجیدن. تعمق کردن در آن. اندیشه کردن در گفتار :
بدان کز زبانست مردم به رنج
چو رنجش نخواهی سخن را بسنج.
فردوسی.
سخن سنج دینار و درهم مسنج
که بر دانشی مرد خواراست گنج.
فردوسی.
بدان کز زبانست مردم به رنج
چو رنجش نخواهی سخن را بسنج.
فردوسی.
سخن سنج دینار و درهم مسنج
که بر دانشی مرد خواراست گنج.
فردوسی.