سنجن. [ س َ ج َ ] ( اِ ) این کلمه در بیت ذیل از ناصرخسرو آمده است و می نماید که مرادف سوزن یاصورتی از آن یا محرف کلمه دیگری باشد : خویشتن دار چو احوال همی بینی خیره بی رشته و هنجار مکش سنجن.ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 310 ).