سنجری خراسانی. [ س َ ج َ ی ِ خ ُ ] ( اِخ ) از قدما و شعرا بوده و مدّاحی سلطان سنجر سلجوقی مینموده. وی به بین الشعرا مشهور و معروف است و در زمان سلطان نهایت جلالت داشته ، چنانکه انوری در جایی از اشعار خود گوید: اینکه پرسد کانوری به یا فتوحی در سخن یا سنجری. اما اشعارش از بین رفته. این رباعی از او باقی مانده که بجهت آبله گفته است :
گر بر رخ چون ماه تو ای جان جهان
از آبله چون ستارگان هست نشان
حسن تو نهان نگردد ای ماه بدان
هرگز زستاره مه نگشته ست نهان.( مجمعالفصحاء ج 1 ص 249 ).