سنت گرایی

/sonnatgerAyi/

مترادف سنت گرایی: سنت خواهی، سنت پرستی، سنت طلبی ، تحجر، واپسگرایی ، محافظه کاری ، کهنه گرایی

متضاد سنت گرایی: سنت شکنی، تجددطلبی، رادیکالیسم، نوگرایی

معنی انگلیسی:
traditionalism, conventionality

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه]
جریان سنّت گرایی را رنه گنون (عبد الواحد یحیی) - رنه گنون (Rene Guenon)، متفکر سنت گرای فرانسوی در سال ۱۸۸۶ در فرانسه به دنیا آمد و ضمن تحصیل ریاضی و فلسفه با تصوف و عرفان اسلامی و آموزه های شرقی آشنا شد و در سال ۱۹۱۲ مسلمان گشت و در سال ۱۹۳۰ با نام عبدالواحد یحیی رهسپار مصر شد. وی در سال ۱۹۵۱ میلادی در گذشت و در قبرستان قاهره به خاک سپرده شد. برخی از آثار وی عبارتند از: شرق و غرب، بحران دنیای متجدد، سیطره کمیت و علائم آخرالزمان و...- فیلسوف فرانسوی (۱۹۵۱ـ ۱۸۸۶) تأسیس کرد و توسط آنانده کنتیشکوماراسوامی - آناندا کنتیش کوماراسوامی (Ananda K.Coomaraswamy) در ۱۸۷۷ در شهر کولومبو پایتخت سریلانکا به دنیا آمد ولی در انگلستان تربیت یافت و در رشته زمین شناسی تحصیل و پژوهش کرد وی در سفری به سیلان متوجه آسیب فرهنگ سنتی کشورش شد. سیلان در اوایل صده نوزدهم از مستعمرات بریتانیا به شمار می رفت. کومارا سوامی با آشنایی آثار رابیندرانات تاگور (۱۸۶۱ـ ۱۹۴۱) شاعر هندی، انگیزه بیشتری برای دفاع از ارزش های شرقی پیدا کرد. آثار وی از سال ۱۹۳۲، وجهه دینی و مابعدالطبیعی بیشتری یافت. کتاب استحاله طبیعت در هنر یکی از نوشته های کوماراسوامی است که در سال ۱۳۸۴شمسی توسط صالح طباطبایی ترجمه و منتشر گردید. وی در سال ۱۹۴۷ میلادی از دنیا رفت- دانشمند سیلانی (۱۹۴۷ـ ۱۸۷۷) هویت نظام واری یافت و با مطالعات فریتیوف شووان - فریتیوف شووان(Frithjof Schuon) در سال ۱۹۰۷ میلادی در سوئیس به دنیا آمد و پس از تحصیل در بازل سوئیس و مولوز فرانسه به کشور های آفریقا ازجمله الجزایر، مراکش ونیز ترکیه و قبائل سرخ پوستان آمریکایی سفر کرد و در سال ۱۹۹۸ در خانه اش در بلومینگتون در ایالت ایندیانای آمریکا با اعتقاد به اسلام و نام عیسی نورالدین احمد از دنیا رفت. و کتابهایی مانند: وحدت متعالی ادیان، گوهر و صدف تصوف، مغز و پوسته ادیان، اسلام و حکمت خالده، منطق و تعالی و غیره را به نگارش درآورد-، تیتوس بورکهارت، مارکوپولیس، مارتین لینگز،- مارتین لینگز(Martin Lings) در سال ۱۹۰۹ در لنکستر انگلستان در خانواده پروتستانی به دنیا آمد پس از تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی با مطالعه آثار رنه گنون به اسلام گروید و نام ابوبکر سراج الدین را بر خود نهاد و با تألیف آثاری چون عرفان اسلامی چیست؟ (ترجمه فروزان راسخی، نشر دفترپژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۳)، عارفی از الجزایر، ترجمه نصرالله پورجوادی، نشرهرمس۱۳۷۸؛ عارفی قدیس در قرن بیستم، شکسپیر در پرتو هنر مقدس یا عرفانی، ترجمه سودابه فضائلی، نشرنقره؛ راز شکسپیر، بر جریان سنت گرایی تأکید ورزید. وی در سه شنبه ۲۷ اردیبهشت۱۳۸۴ یعنی۲۰۰۵ میلادی درگذشت - توسعه یافت و به گفتمان و جریان فکری خاصی بدل شد. در حال حاضر سید حسین نصر،- سیدحسین نصر یکی دیگر از منتقدان تجدد است که در سال ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد، شیخ فضل الله نوری جد مادری او است و مادرش به گفته نصر در کتاب در جستجوی امر قدسی، با کیانوری دبیر حزب کمونیست در ایران، پسر و دختر عمو بوده اند. وی، تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند و با بیماری پدرش ولی الله توسط دایی اش عمادکیا «سفیر ایران در نیویورک» به آمریکا رفت و در رشته فلسفه و تاریخ علوم از مؤسسه تکنولوژی ماساچوست دکترا گرفت و پس از سیزده سال در سال ۱۳۳۷ شمسی به ایران بازگشت و به تدریس تاریخ علوم و فلسفه در دانشگاه تهران و سپس ریاست دانشکده ادبیات و بعد ریاست دانشگاه صنعتی شریف(آریامهر) منصوب شد و از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ به عنوان سفیر سیار ایران در امور فرهنگی و رئیس دفتر شهربانو، عضو شورای فرهنگ ملی ایران و دبیرکل انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران اشتغال داشت و دوباره با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به آمریکا رفته و در دانشگاه جورج واشینگتن به تدریس مشغول شد. مطالعه آثار افرادی چون کوماراسومی، رنه گنون، شووان، بوکهارت و دیگران، نصر را به متافیزیک سنتی و حکمت خالده گرایش داد. نصر پس از گذراندن علم تجربی و ریاضیات از دانشگاه ماساچوست دچار بحران فکری می شود، زیرا نصر، رشته فیزیک را برای شناخت سرشت عالم و پدیده ها برگزیده بود ولی تأمل در مباحث فیزیکی به او نشان داد که مباحث بنیادین مابعدالطبیعی در فیزیک یافت نمی شود این تأمل با حضور در سخنرانی برتراندراسل ـ فیلسوف انگلیسی ـ تقویت شد وقتی که از راسل شنیده بود که «ماهیت واقعیات خارجی، فی حد نفسه، موضوع و دل مشغولی علم فیزیک نیست.» نصر، طی ملاقاتی با جورجیودی سانتی یانا( فیلسوف علم ایتالیایی ) و نیز مطالعه آثار رنه گنون به تفکر سنتی و نقد فلسفه جدید غرب گرایش یافت. نصر از میان فلاسفه جدید غرب، تنها به پاسکال و لایب نیتس علاقه داشت، اما فلسفه وجود ملاصدرا را ژرف تر از فلسفه هایدگر می دانست. نصر پس از بازگشت به ایران و تدریس و پذیرش مدیریت در دانشگاه تهران به کلاس های کاظم عصار و ذوالمجد طباطبایی می رود و از آن طریق با علامه طباطبایی آشنا می شود و سپس حلقه بحث هفتگی با حضور ذوالمجد، مطهری، هانری کربن، سید جلال الدین آشتیانی و بعدها داریوش شایگان تشکیل می دهد. نصر به اعتراف خودش به تصوف فرقه ای معتقد بوده و خود را عضو گروه صوفیانه معرفی می کند پدرش را هم از مشایخ صوفیه می داند که با صفی علیشاه حشر و نشر بسیاری داشت. نصر توانست با تألیفات متعددی مانند: در جستجوی امر قدسی، دلباخته معنویت، نیاز به علم قدسی، هنر و معنویت، نظر متفکران اسلامی در باره طبیعت، معرفت و امر قدسی، انسان و طبیعت، بحران های معنوی انسان امروزی، آرمانها و واقعیات اسلام، قلب اسلام، دین و نظام طبیعت، جوان مسلمان و دنیای متجدد، صدرالمتألهین و حکمت متعالیه، آموزه های صوفیان، از دیروز تا امروز، جاودان خرد(مجموعه مقالات)، سنت عقلانی اسلامی در ایران(مجموعه مقالات)، تاریخ فلسفه اسلامی با همکاری الیور لیمن به نشر اندیشه سنت گرایی بپردازد و خود را نماینده فکری این جریان در دهه هفتاد و هشتاد سازد.(رک: در غربت غربی، زندگی نامه خود نوشت سید حسین نصر) - شاخص ترین چهره این جریان است. وی در تبیین اصول سنت گرایی متاثر از گنون و شوان است.او در دوران اقامت خود در آمریکا کتابهای گنون، شوان و کوماراسوامی را مطالعه نموده و با شوان و بورکهارت نیز ملاقات داشته است.سنت گرایی واکنش خاصی به مدرنیته است که خود دارای گرایش های متعددی است.سنّت گرایی اسلامی همانند سایر جنبش های دینی چون سنّت گرایی یهودیت، کاتولیک، پروتستان و دیگر واکنش های اروپایی به مدرنیسم است. این جنبش های مذهبی در حمایت از سنّت های خاص خود و مرجعیت رهبرانی چون پاپ به مخالفت آشکار با مدرنیسم پرداختند. سنت در ماجرای سنّت گرایی به معنای رسم و عادت و اسلوب نیست، بلکه مقصود سنت الهی و ازلی و ابدی است که در تمامی وجود ساری و جاری است. سنّت به معنای اصول و حقایقی است که منشأ قدسی دارد و تبلور، کاربرد و تجلیات خاص خود را در چارچوب هر تمدن داراست.هر تمدّنی که با این اصول پیوند دارد، تمدّن سنّتی نامیده می شود. ایشان نیز مانند روشنفکران به رابطه دین و مدرنتیه توجه داشته اما برخلاف ایشان به هماهنگ سازی دین با مدرنیته معتقد نیستند بلکه چاره را در بازگشت به اصول سنتی میدانند.مطالعات ایشان در دین پژوهی بسیار گسترده است.از اینرو با یافتن اشتراکات ادیان آن را به عنوان داروی درمانگر مدرنیته معرفی می کنند.این جریان با تأکید بر عرفان اسلامی و آئین های شرقی درصدد حل معضل دنیای جدید غرب است.

اصول سنّت گرایی
← شاخص ها و دیدگاه های اصلی گفتمان سنّت گرایی به شرح ذیل است
۱. در شرایطی که آوای نجات بخشی مدرنیته نه تنها در جهان غرب بلکه در بسیاری از کشورهای شرقی و اسلامی طنین دارد مخالفت با این جریان نیازمند شجاعتی ستودنی است.اکتفا نکردن سنت گرایی به پیامدهای اجتماعی منفی تجدد و پرداختن به مبانی نظری آن از دیگر نقاط مثبت آن است. لکن این به معنای صحت تمام ابعاد آن و به طورخاص انطباق آن با دیدگاه اسلامی نیست.نفی مدرنیته تنها در قالب سنت گرایی محقق نمی شود.می توان بدون التزام به سنت گرایی و برخی لوازم باطل آن نیز انتقادات مهم بر مدرنیته و حتی راه حلی برای این بحران ارائه نمود.
ضمن آنکه می بایست بین نتایج نظری باطل مدرنیته و برخی دستاوردهای علمی و صنعتی مطلوب آن تمایز نهاد.
۲. برخی از اصول سنت گرایی بدون پشتوانه عقلی و علمی و در حد پیشنهاد و نظریه است.این دیدگاه که سنّت، همان سنّت پیامبران است که هم در اسلام و هم در ادیان موجود دنیا وجود دارد صرف ادعا و فاقد هر گونه استدلال است.چگونه می توان میان عرفان اصیل اسلامی و شریعت محور با عرفان های فاقد شریعت و معتقد به تناسخ و ده ها گزاره دیگر متعارض با اسلام جمع کرد و ریشه همه آنها را حکمت خالده و سنت دانست.سنّت گرایان به تبیین اصول و مبانی حکمت خالده نیز نپرداخته اند و این مقدار که حکمت متعالیه، یکی از آن حکمت است؛ کافی نیست.
۳. نظریه وحدت متعالی ادیان با منطق عقلانی و با آیات قرآن در تعارض است؛ زیرا چگونه می توان هم معاد و حیات پس از مرگ در جهان دیگری را تجلی کلمه الله دانست و هم نظریه حلول را صحیح و تجلی الهی شمرد؟!چگونه می توان هم جامعیت و جهان شمولی هدایت اسلام را پذیرفت، و هم ادیان دیگر را تجلیات الهی دانست؟
۴. نظریه حقانیت ادیان گوناگون و آیین های شرقی و هندی و اصل محال بودن اجتماع نقیضین غیرقابل جمع است، زیرا بسیاری از آموزه-های ادیان با یکدیگر متناقض است. چگونه ممکن است واقعه تصلیب هم رخ داده باشد، هم تحقق نیافته باشد.از سوی دیگر جهانی بودن دعوت اسلام و نظریه منسوخ بودن ادیان دیگر با کثرت گرایی دینی ناسازگار است. گرچه ادیان ابراهیمی ـ نه ادیان شرقی و هندی که دلیلی بر حقانیت آنها وجود ندارد ـ تجلیات خداوند سبحان هستند، سنّت های دینی آنها در طول تاریخ دست خوش تحریفات شده است و نباید تحریفات بشری را تجلیات الهی دانست.قرآن، بر جهان شمول بودن دعوت رسول اکرم ، ترجیح اسلام بر سایر ادیان و تحریفات عمدی در ادیان تصریح می کند. حال با توجّه به این آیات قرآن نمی توان به حقانیت ادیان مختلف شرقی و غربی تحریف شده اعتراف کرد .مشکل دیگر به عبادات و مناسک مربوط است.به هر حال آیا نماز و روزه برای رستگاری همه انسان ها است یا فقط مسلمانان بدان مکلفند تا رستگار شوند؟
۵. باید دغدغه علم مقدس سنت گرایان را ستود ولی مشکل این دیدگاه، ابهام در ارایه راه کارهای مناسب و اجرایی است که بتواند به صورت عینی، علوم غیر مقدس را به مقدس تبدیل کند.تنها نتیجه سخنان ایشان این است که علم نباید بی هدف و در مسیر غیر الهی و انسانی حرکت کند و باید از مبانی متافیزیکی مقدس برای تعیین هدف علم بهره برد، ولی این مطالب به تقدس مبانی و اهداف علم مربوط ا ست نه خود علم.

مترادف ها

traditionalism (اسم)
سنت گرایی، سنت پرستی، اعتقاد برسوم باستانی

فارسی به عربی

تقلیدیة

پیشنهاد کاربران

در پارسی " چنب گرایی "
گرایش به ادامه ی روش کهنه برخلاف آنچه زمانه ایجاب می کند. . .

بپرس