سنت کردن. [ س ُن ْ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ختنه کردن. ( ناظم الاطباء ). ختان. بریدن. ختن : و طاهر را سنت کردند اندر سنه ست و سبعین و مأتین. ( تاریخ سیستان ).